احیای برجام نه ممکن است، نه به صلاح

وزیر امور خارجه کشورمان گفت: برجام به شکل و متن فعلی، به نظرم قابل احیا نیست، صلاح ما هم نیست. زیرا وضعیت هستهای ما به مراتب پیشرفت کرده است و دیگر نمیتوانیم به شرایط برجام برگردیم، تحریمهای طرف مقابل هم همینطور است.
؛ سید عباس عراقچی در گفتوگویی اظهار کرد: برجام به شکل و متن فعلی، به نظرم قابل احیا نیست، صلاح ما هم نیست. زیرا وضعیت هستهای ما به مراتب پیشرفت کرده است و دیگر نمیتوانیم به شرایط برجام برگردیم. تحریمهای طرف مقابل هم همینطور است، اما برجام هم چنان میتواند یک مبنا و مدلی برای مذاکرات باشد.
وی افزود: بنابراین، اینکه بگوییم به لحاظ راهبردی مذاکره نمیکنیم این طور نیست. کما اینکه بارها مذاکره کردهایم و تا همین چند وقت پیش هم بوده است. حتی الان که با سه کشور اروپایی مذاکره میکنیم، در حقیقت نوعی مذاکره غیر مستقیم در مورد برنامه هستهای ما است. ما با سه کشور اروپایی مذاکره میکنیم که همان فرمول سابق برجام (شکل بگیرد) و اعتمادسازی در مورد برنامه هستهای کنیم و آنها تحریمها را بردارند.
واقعیتی که وجود دارد این است که هیچ وقت نمیشود گفت راه دیپلماسی به پایان رسیده است. زیرا جایگزین دیپلماسی، جنگ است؛ بنابراین تمام کشورها تا حد امکان از مسیر دیپلماسی استفاده میکنند، اما برخی اوقات جنگ اجتناب ناپذیر است. ما هم همیشه از جنگ اجتناب کردهایم. ما آمادگی برای جنگ داریم و ترسی از آن نداریم اما طالب جنگ نیستیم و این روشن است.
سیاستهای جمهوری اسلامی بخصوص در سالهای اخیر نشان داده است که به دنبال جنگ نیستیم. ترسی نداریم و آمادگی برای هر شرایطی داریم، اما به سمت جنگ نمیرویم و تا حدی که بشود از آن اجتناب میکنیم زیرا جنگ هزینهها و خطرها و خسارات خود را دارد. یک بار جنگی که به ما تحمیل شد را تجربه کردیم، بنابراین سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، قطعاً متمرکز بر دیپلماسی و اجتناب از جنگ است؛ مگر در جایی که جنگ اجتناب ناپذیر باشد که شرایط خود را دارد.
برجام به شکل و متن فعلی، به نظرم قابل احیا نیست. صلاح ما هم نیست، زیرا وضعیت هستهای ما به مراتب پیشرفت کرده است و دیگر نمیتوانیم به شرایط برجام برگردیم. تحریمهای طرف مقابل هم همینطور است. اما برجام هم چنان میتواند یک مبنا و مدلی برای مذاکرات باشد.
بنابراین، اینکه بگوییم به لحاظ راهبردی مذاکره نمیکنیم این طور نیست. کما اینکه بارها مذاکره کردهایم و تا همین چند وقت پیش هم بوده است. حتی الان که با سه کشور اروپایی مذاکره میکنیم، در حقیقت نوعی مذاکره غیر مستقیم در مورد برنامه هستهای ما است. ما با سه کشور اروپایی مذاکره میکنیم که همان فرمول سابق برجام (شکل بگیرد) و اعتمادسازی در مورد برنامه هستهای کنیم و آنها تحریمها را بردارند.
تحریمها دست آمریکاییها است و دست اروپاییها نیست. اروپاییها قرار است که با آمریکاییها در این خصوص مبارزه کنند. بنابراین مذاکره همواره جریان داشته است و شکل آن محل بحث بوده است. این را بگویم که شکل مذاکره همیشه در روابط دیپلماتیک موضوعیت دارد. اینکه آیا دو طرف مستقیم مذاکره میکنند یا غیر مستقیم است. بنابراین فعلاً تاکتیک و راهکار ما است که مذاکره غیر مستقیم باشد.
ما به توقعات ترامپ کاری نداریم. ما به منافع خودمان کار داریم. آنچه که صلاح است عمل میشود. دیپلماسی هیچ وقت تعطیل نمیشود. اما اینکه در موضوع خاصی از چه روشها و در چه زمانی استفاده شود طبیعتاً مورد بحث است. برای رفع تحریمها، دیپلماسی را در حد اعلای خود به کار گرفتهایم.
خنثی سازی تحریمها به معنی بی اثر سازی و دور زدن تحریمها دست ما است و باید انجام دهیم. لغو تحریمها از طریق مذاکره و به دست دیگران است. این را هم باید انجام دهیم و یک مأموریت است. اما اولویت با مأموریت اول است که شما بتوانید تحریمی که او به عنوان ابزار علیه شما استفاده میکند تا به نتیجه رسد را بی اثر کنید.
اگر به شرایط برجام آن زمان برگردیم، حتماً همان مسیر را پیش خواهیم گرفت. اما طبیعی است که با تجربیاتی که الان داریم، ممکن است مقداری تنظیمات و تغییرات دیگری کنیم.
اینکه میگوئیم مذاکره با آمریکا نه، یا اینکه رهبری اصرار دارند، ناشی از یک تاریخ و تجربه و سابقه است، ناشی از لجاجت نیست. بر اساس نظر کارشناسی، من به عنوان کارشناس و مذاکره کننده دیپلمات میگویم با این شرایط، دیگر نمیشود وارد مذاکره با آمریکا شد، مگر اینکه یک سری چیزها تغییر کند. بنابراین بحث عدم مذاکره با آمریکا نباید به عنوان نشانهای از رکود تلقی شود. سیاست ما در رکود نیست. اما به نظرم اامان توقع مردم این است که دیپلماسی بتواند خطر و سایه جنگ را از کشور دور کند. بزرگترین اولویت ما امنیت است و این را همه میفهمند.
احتمال یک جنگ فراگیر و تمام عیار، یک احتمال جدی بود که دیپلماسی نقش خود را ایفا کرد. با تحولاتی که بعداً در سوریه و جاهای دیگر شکل گرفت و بعد که در آمریکا، آمدن یک رئیس جمهور با نگاه کاملاً متفاوت، رئیس جمهوری که برجام را پاره کرده بود و الان برگشته است. فکر میکنم مجموع شرایط را اگر در نظر بگیریم، دیپلماسی کشور در این شرایط سخت، وظیفه خود را به خوبی عمل کرده است. در مقام دفاع و تعریف نیستم، اما اگر منصفانه نگاه کنم، میبینم شش ماه بسیار سختی را در کشور گذراندیم و در رسیدن به اهدافمان موفق بودهایم.
متأسفانه روایتها و تصویر و محاسباتی که در مورد ما وجود دارد خیلی غلط است. واقعیت جمهوری اسلامی و توانمندی جمهوری اسلامی با چیزی که به دیگران معرفی کردهاند یا چیزی که صهیونیستها به دنیا معرفی میکنند و مطمئنم در آمریکا هم این کار را انجام میدهند، متفاوت است.
اینکه تلاش کنند تا احتمالاً به آمریکا و دولت آمریکا چهره ضعیفی را نشان دهند، اینها واقعیتهای غلطی است که به مرور زمان در ذهن آقای ترامپ و دیگران اصلاح خواهد شد. امیدوارم که سیاستهای معقولانه تری را در پیش بگیرند.
کل منطقه عمق استراتژیک ما است. هر کشوری اهمیت خود را دارد. اما آنچه که در سوریه رخ داده است، برای ما ثبات سوریه و حفظ وحدت سرزمین و تمامیت ارضی سوریه، نه برای ما، بلکه برای کل منطقه اهمیت اساسی دارد.
خطر بسیار بزرگ، تجزیه سوریه است و به نظرم برای کل منطقه خطر است. به نظرم فقط منفعتش برای اسرائیل و رژیم صهیونیستی خواهد بود. ما در سوریه فقط نظاره گر هستیم. ما تصمیم گرفتهایم که عجله نداشته باشیم. حتی برای ارتباط با دولت جدید هم عجلهای نداریم. سیاست انتخاب شده ما صبر و انتظار است و دخالتی در آنچه که میگذرد نمیکنیم.
بین ما و روسیه یک اصل وجود داشته است و بر آن هم تاکید شد و در این سفر هم تاکید شد که هیچکدام از ما دیگری را شگفت زده نخواهیم کرد. حتماً در مورد مسائل مربوط به همدیگر و مسائل مورد علاقه و نگرانی همدیگر از جمله در منطقه، اگر با دیگران صحبت و مشورت داریم، باهم قبل و بعدش مشورت خواهیم داشت. این یک اصل محترم است که بین ما وجود دارد و تا کنون هم بر همین اصل حرکت کردهایم.
اولاً طالبان در افغانستان را هنوز به رسمیت نشناختهایم، ثانیاً کشورهای دیگری بودهاند که وزرای خارجه آنها به افغانستان سفر کردهاند. از جمله وزیر خارجه چین و قطر و نخست وزیر قطر. از کشورهای آسیای مرکزی هم چند شخصیت رفتهاند. واقعیتی که وجود دارد این است که بین ما و کشور افغانستان، یک سری موضوعات بسیار جدی است که احتیاج دارد به این موضوعات پرداخته شود و بین دو طرف در موردش گفتگو شود.
دیپلماسی وظیفه وزارت خارجه است. اما اینطور نیست که ظرفیتهای دیگری در کشور وجود نداشته باشند. ظرفیتهایی که میتوانند در خدمت سیاست خارجی کشور قرار بگیرند. همه کشورها استفاده میکنند و ما هم استفاده میکنیم. مهم این هماهنگی و انسجامی است که در مواضع و کارها وجود داشته باشد و وزارت خارجه محور هماهنگی باشد که این الان وجود دارد.
بالاخره حتی برخی شخصیتهای ما هستند که ظرفیتهای شخصی و فردی هستند و برخی اوقات میتوانند ماموریتهایی بروند و انجام دهند و استفاده شود. ما بخل نداریم. مانع نمیشویم. اما اگر کسی غیر هماهنگ باشد یا بخواهد از مسیر خارج شود یا در کنسرت هماهنگ سیاست خارجی عمل نکند با او برخورد میکنیم.
سال ۱۴۰۳ واقعاً سال سختی بود حوادثی که در این یک سال رخ داد، به اندازه ده بیست سال کشور بود. امیدوارم سال ۱۴۰۴ سال آرامش و پیشرفت بیشتر برای کشور و سال امنیت بیشتر باشد و مشکلات ما در سیاست خارجی و در مسائل اقتصادی رو به حل شد برود. غیر از این آرزوها، آنچه که قول میدهیم این است که در تلاش خود در سال جدید کم نگذاریم. بقیه بستگی به تقدیر الهی دارد که امیدوارم در این شبها رقم بخورد.