شب‌های زاینده‌رود!

🔹زاینده‌رود، رود همیشه جاری اصفهان، قرن‌ها نماد زندگی و سرزندگی مردمان این شهر بوده است. آب‌های شفاف و پرخروش این رود، درختان و باغ‌های اطراف را سیراب می‌کرد و پل‌های تاریخی همچون سی‌وسه‌پل و پل خواجو، شاهد گذر آن بودند. زاینده‌رود نه‌فقط یک منبع طبیعی، بلکه مظهر فرهنگ و هویت اصفهانی‌ها و ایرانیان بود، جایی که خانواده‌ها در کنارش می‌نشستند، کودکان بازی می‌کردند و صدای جریان آب زندگی بخش بود.

🔹اما امروز، این رود خروشان تبدیل به زمینی ترک‌خورده و خالی از آب شده که خاطرات گذشته را در دل خود پنهان کرده است. در حالی که در گذشته صدای زاینده‌رود به گوش می‌رسید، حالا جای آن را سکوتی سنگین و غم‌انگیز گرفته است. دلیل این تغییر سرنوشت چیست؟ چرا زاینده‌رودی که زمانی ریشه‌های شهر را تغذیه می‌کرد، امروز این‌چنین از آب خالی شده است؟

تاریخچه: از آغاز خشکی تا امروز

۱. آهسته و پیوسته: خشک شدن زاینده‌رود فرآیندی تدریجی بود که به‌طور جدی در دهه ۱۳۸۰ آغاز شد و تحت تأثیر عوامل مختلفی قرار گرفت. در دهه‌های ۱۳۶۰ و ۱۳۷۰، کاهش جریان رودخانه با ساخت سد زاینده‌رود (در دهه ۱۳۴۰) هنوز تحت کنترل بود. اما با گسترش فعالیت‌های کشاورزی و صنعتی، خصوصاً در دهه ۱۳۸۰، فشار بر منابع آبی افزایش یافت. سد کوچری در دهه ۱۳۹۰ ساخته شد، که همراه با سیاست انتقال آب به مناطق کم‌آب مانند یزد و افزایش تقاضای آب برای صنایع، نقش مهمی در کاهش شدید جریان طبیعی رودخانه ایفا کرد.

۲. قلع و قمع منابع:‌ انتقال آبی که با هدف تامین نیازهای مناطق کویری صورت گرفت، خود اصفهان را با بحران مواجه ساخت. کاهش بارندگی و تغییرات اقلیمی هم به تشدید این بحران کمک کردند، اما عامل اصلی، برنامه‌ریزی نادرست منابع آبی و سیاست‌های غیرمنطقی مدیریت آب بود.

۳. ضربه کاری: در دهه ۱۳۹۰، به‌ویژه در دوره‌های اخیر، کمبود بارش‌ها و سیاست‌های آبی ناسازگار، وضعیت را به‌طور چشمگیری بدتر کرد. در دولت گذشته، مشکلات مدیریت منابع آبی عمیق‌تر هم شد و در نهایت این‌گونه شد که زاینده‌رود، که روزگاری به‌عنوان شریان حیاتی اصفهان شناخته می‌شد، به تدریج به سمت خشکی کامل پیش رفت، و زوایای مختلف زندگی اجتماعی و اقتصادی منطقه به‌طور جدی آسیب دید.

ناکارآمدی دولت‌ها و تشدید بحران

🔹از آغاز بحران زاینده‌رود، دولت‌های مختلف به جای رسیدگی به مسائل ریشه‌ای و اجرای سیاست‌های بلندمدت، تصمیماتی کوتاه‌مدت و ناپایدار اتخاذ کردند. انتقال آب به مناطق صنعتی، کشاورزی بی‌رویه در حوضه‌های آب‌خیز و مدیریت ناکارآمد منابع آب، همگی منجر به وضعیتی شدند که امروز شاهد آن هستیم.

🔹در دولت رئیسی، وضعیت حتی بدتر نیز شد. عدم توجه به مسائل زیست‌محیطی و اجرای سیاست‌هایی که تمرکز اصلی‌شان بر گسترش صنایع و استفاده از منابع آب بدون توجه به ظرفیت‌های زیست‌محیطی بود، به خشکی بیشتر زاینده‌رود دامن زد. مدیریت آبی که باید بر اساس حفاظت از منابع طبیعی و توسعه پایدار باشد، در این دوره‌ها به تصمیماتی سطحی محدود شد.

🔹در دهه‌های اخیر، تمرکز بر کشاورزی صنعتی و ساخت و سازهای بی‌رویه، باعث افزایش مصرف آب شده و زاینده‌رود را تا آستانه نابودی رسانده است. غفلت دولت‌ها از برنامه‌ریزی بلندمدت، فقدان سیاست‌های حفاظت از محیط زیست، و عدم مدیریت کارآمد منابع آبی باعث شد که زاینده‌رود، به جای خروش، به سکوت فرو رود.

امید به بازگشت زاینده‌رود

🔹اما با وجود همه این چالش‌ها و آسیب‌ها، امید به بازگشت زاینده‌رود همچنان زنده است. این رود که نمادی از زندگی و تاریخ اصفهان است، هنوز در قلب‌های مردم جاری است. برای نجات زاینده‌رود، باید به رویکردها و نگرش‌های مدیریت آب نگاه دوباره‌ای انداخت و به راه‌حل‌های بلندمدت پایدار توجه کرد. اقدامات حفاظتی، بهبود مدیریت منابع آبی، بازنگری در سیاست‌های انتقال آب، کاهش مصرف بی‌رویه، توجه به اصول توسعه پایدار و احیای مناطق حوضه آبخیز زاینده‌رود می‌توانند بخشی از راه‌حل‌ها باشند.

🔹برای مردم اصفهان، زاینده‌رود چیزی بیش از یک رودخانه است؛ آن‌ها با آن زندگی می‌کنند، با آن می‌خندند و خاطرات کودکی‌شان را در کنار آن ساخته‌اند. اگرچه امروز زاینده‌رود خاموش است، اما هنوز امید به بازگشت آن زنده است. شاید روزی دوباره صدای جاری شدن آب از زیر پل خواجو شنیده شود، و زاینده‌رود باز هم به زندگی و زیبایی‌هایش بازگردد. تا آن روز، اصفهانی‌ها و تمام ایرانیان با یاد و خاطره زاینده‌رود زندگی می‌کنند، به امید روزی که دوباره به جمع خانواده‌شان بازگردد.

✍️ نادر مرتضایی

دیدگاهتان را بنویسید