این یادداشت را جدی نگیرید

✍️ یادداشت های غیرواقعی روزانه رئیس دولت چهاردهم با عنوان “دغدغه های مسعود” که این روزها در شبکه های اجتماعی حسابی فراگیر شده است.
چهارشنبه، ۵ دی
🔹صبح جلسه [هیأت] دولت داشتیم. تقریبا همه اعضا حاضر بودند؛ از دکتر [محمدجواد] ظریف [معاون راهبردی] گرفته تا آن كسى که میخواست تا آخر بماند [علیرضا زاکانی، شهردار تهران]. بعد از جلسه دنبال [علیرضا] کاظمی [وزیر آموزشوپرورش] گشتم. گفتند عجله داشت رفت. دکتر قائمپناه [معاون اجرایی رئیسجمهور] را صدا زدم و پرسیدم: جعفر! تو فیلم رقص پسران مازندرانی را دیدهای؟ گفت: بله. گفتم: خب؟ گفت: از مقطع ابتدایی بودند، توی حیاط مدرسه حرکات موزون، نیمهموزون و ناموزون [شلنگتخته] داشتند. یکی از آهنگهایشان هم بندری بود. گفتم: اینکه در شمال، آهنگ از جنوب گذاشتهاند، نشاندهنده وفاق و پیوند عمیق بین اقوام است. قبل از راهیشدن [به بجنورد] با کاظمی تماس بگیر و بگو فلانی گفت: آموزشوپرورش، ستاد مبارزه با مواد مخدر نیست. مبادا با بچههای مردم بابت شادی و پایکوبی برخورد قهری صورت بگیرد.
🔹اعضای جبهه پایداری دلخورند. البته آنها معمولا دلیلی برای ناراحتی و دلخوری پیدا میکنند، اما الان بابت رفع فیلتر [از واتساپ و گوگلپلی] ناراحتاند. نامه تندی هم از سر ناراحتی برایم نوشتهاند. هرچه آنها عادت دارند به اینکه بابت همهچیز دلخور شوند، من تا میتوانم این مسائل را جدی نمیگیرم. خدا میداند روزی که از بقیه [پلتفرمها] رفع فیلتر کنیم، چقدر دلخور شوند و چه نامههایی بنویسند. إنشاءالله آن موقع هم نامههایشان را [جدی] نمیگیرم یا اگر بگیرم نمیخوانم.
🔹امروز در دومین سفر استانیام رفتم به اختتامیه [سیو یکمین] اجلاس سراسری نماز در بجنورد. آقای [محسن] قرائتی هم آنجا بود. صحبت کوتاهی داشت. یک مقدار پیر شده، اما باز هم توانست با چند جمله همه را بخنداند. خودم هم حرفهای مهمی زدم و گفتم نماز زمانی اقامه میشود که مدیران متعهد به حقوق مردم باشند. یک جایی خواستم به آیهای از قرآن استناد کنم، اما هرکاری کردم یادم نیامد. کمی افتضاح شد. یاد آن خاطره مرحوم هاشمی [رفسنجانی] افتادم که با یادداشت برداشتن [برای نماز عید فطر] نگذاشته بود افتضاح شود. بچههای هلدینگ [رسانهای] گاهی حق دارند که میگویند همهجا [سخنرانی بداهه] جواب نمیدهد.
🔹با خانواده شهیدان ابراهیم و علیرضا رمضانی و فیضالله سجادی دیدار کردم و پای صحبتهای مادر این شهدا نشستم و یک هدیه ناقابل یادبود هم تقدیم ایشان کردم. کاش فرصت داشتم که خدمت خانوادههای تکتک شهدا بروم.
🔹در نشست با فعالان اقتصادی استان قول دادم هرآنچه از دستمان برآید مهیا خواهیم کرد. البته دیگر مثل عبدالکریم [حسینزاده، معاون توسعه روستایی و مناطق محروم] رگ گردنم را گرو نگذاشتم. یک شعری هم درباره پرنده و پرواز یادم آمد و گفتم «پرنده مردنی است. پرواز را نباید فراموش کرد». سر شب [به لطف پیام یک دوست قدیمی] متوجه شدم درستش این است که «پرواز را به خاطر بسپار/ پرنده مردنی است». البته من کارشناس شعر [مخصوصا نو] نیستم، اما به نظرم با حرفی که زدم فرق چندانی نداشت.
🔹چند دقیقه پیش به ستار [هاشمی، وزیر ارتباطات] پیام دادم و گفتم گزارشهایی به دستم رسیده درباره اینکه بعضی از مردم واتساپشان نهتنها همینطوری، بلکه با فیلترشکن هم دیگر باز نمیشود. اینها باید چه کار کنند؟ جواب داد: «باور کنید ما هرکار از دستمان برمیآمد انجام دادهایم. از اینجا به بعد فقط باید دعا کنند».