✍️ یادداشت های غیرواقعی که البته مبتنی بر اتفاق های واقعی روزانه رئیس دولت چهاردهم است، با زبانی طنز با عنوان “دغدغه های مسعود” که این روزها در شبکه های اجتماعی حسابی فراگیر شده است

پنج‌شنبه، ۱۳ دی

🔹امروز به جای آنکه خودم به استان‌ها سفر کنم، وزرا را به سفر و بازدید فرستادیم. حتی محسن حاجی‌میرزایی [رئیس دفتر رئیس‌جمهور] را هم فرستادیم همایش [دومین جایزه ملی] سیاستگذاری که البته در تهران بود. ظهر، دکتر عارف ناراحت بود. گفتم چی شده؟ دیروز هم ناراحت بودی، با سکوت که مسأله‌ای حل نمی‌شود. گفت از دست رئیس دانشگاه‌شان [شریف] ناراحت است. گفت طرف خواسته که کمک کنیم تا شعبه خارجی راه بیندازند و ارزآوری کنیم. گفتم هنوز سیمایی [وزیر علوم] جابه‌جایش نکرده؟ سر تکان داد. گفتم بگو پول نیست، برای حمایت هر چیزی جز پول می‌خواهند می‌دهیم، بی‌خیال می‌شود. خود عارف گفت که مسأله حیف و میل بودجه به کنار، نگران است که همین استادان هم بروند و دیگر برنگردند. همین الانش یک فرصت مطالعاتی یا کنفرانس می‌روند و دیگر برنمی‌گردند. حالا اگر بخواهیم خودمان هم به آن دامن بزنیم دیگر واویلا می‌شود.

🔹عصر، مراسم پنجمین سالگرد حاج قاسم [سلیمانی، فرمانده سپاه قدس] بود. واقعا حاجی خطر خیلی چیزها را از پیش دیده بود که تهدید به کناره‌گیری و استعفا کرده بود. از آن طرف هم همیشه گفته بود که با همه دوست باشیم. روز تشییع حاج قاسم، همه آمده بودند، از اصولگرا تا اصلاح‌طلب و همه وفاق داشتند، اما خب، چند روز بعد دوباره اوضاع چرخید. آنجا گفتم که اگر در حالت عادی نتوانستم کشور را درست کنم، شهید شوم که با آن وحدت ایجاد شود.

🔹این چند روز به ستار هاشمی [وزیر ارتباطات] گفتم که برای خارج شدن از فشار مردم و روشن شدن موضع دولت بگوید که بقیه بسترها هم رفع فیلتر می‌شوند.

🔹جلسه عدالت آموزشی را هم برگزار کردیم. چند محور اصلی است که امیدوارم آخر دوره با پیگیری خودم بهبود پیدا کرده باشد، یکی مسأله آموزش و برابری در آن است. دکتر رنانی [اقتصاددان] هم بر آموزش تأکید دارد و از نسل ما و خودش که ناامید شده، اما معتقد است با آموزش مناسب، کشور از این شرایط عبور می‌کند. یک جمله قشنگی هم چند وقت پیش گفت که وفاق یعنی توافق کنیم که هم‌افق شویم.

دیدگاهتان را بنویسید