✍️ یادداشت های غیرواقعی که البته مبتنی بر اتفاق های واقعی روزانه رئیس دولت چهاردهم است، با زبانی طنز با عنوان “دغدغه های مسعود” که این روزها در شبکه های اجتماعی حسابی فراگیر شده است

چهارشنبه، ۲۶ دی

🔹بعد از جلسه هیئت دولت، شال و کلاه کردیم و روز چهارشنبه رفتیم دوشنبه، پایتخت تاجیکستان. در جلسه هیئت دولت چند نکته در مورد مصاحبه دیشب گفتند که اینکه مسیر مذاکره را باز گذاشته‌ایم خوب است. به نظر خودم، حواشی مذاکره از خود مصاحبه مهم‌تر است. به دیپلماسی عمومی ما کمک خواهد کرد و مسیر دوم را هم فعال خواهد کرد. مصاحبه که به فارسی انجام دادم اما قبل و بعد مصاحبه به انگلیسی با مجری گپ زدم.

🔹در تاجیکستان، مراسم استقبال رسمی و ادای احترام را انجام دادیم. خیلی تاجیکستان و این کشورها خوب است، ممکن است یکی دو کلمه را نفهمیم اما تا انتهای مکالمه را می‌شود بدون مترجم برگزار کرد.

🔹مذاکرات آتش‌بس در غزه هم به نتیجه رسید، خیلی از مردم بی‌گناه پرپر شدند، کودکانی یتیم شدند و پدران و مادرهایی، داغ دیدند. خیلی تلخ و سختی دیدند اما اسرائیل نهایتا پذیرفته که کنترل غزه را به حماس بازگرداند و حماس هم غیرنظامی نشود. تبادل اسرا هم که اتفاق خواهد افتاد و اینها موفقیت است. مردم غزه همیشه هزینه‌های اینجوری داده‌اند و خروج قبلی از غزه در سال ۲۰۰۵ هم محصول همین رشادت‌ها و ایثارها بوده است. اگر بین حماس و تشکیلات خودگردان هم وفاقی به دست بیاید، اوضاع آنجا خوب خواهد شد.

🔹می‌خواستم بخوابم اما جواد پیام داد که سیدابراهیم نبوی [طنزپرداز و روزنامه‌نگار] فوت کرده است. مبهوت شدم و چشمانم خیس که مگر می‌شود؟ گفت که [سیدابراهیم نبوی] امید داشته که شرایطی فراهم بشود تا بتواند به ایران بازگردد اما [سگ سیاه] افسردگی نگذاشت که چشمانش به روشنایی وطن باز شود. حتی حاضر بوده زندانش را هم برود اما بعد بتواند کارش را انجام دهد. خیلی از این ایرانیانی که از ایران رفته‌اند، هنوز اینجا را دوست دارند اما اینقدر محدودیت ایجاد شده که عطایش را به لقایش می‌بخشند. ابراهیم نبوی از اولین افرادی بود که فهمید در کلام ما مسئولین علاوه بر کیاست و سیاست و دیانت و ریاست، ملاحت هم هست و با آقای حسنی [امام جمعه ارومیه] این موضوع را پیش برد. بعد یک جاهایی نه خود نبوی و نه حسنی و نه مردم، نفهمیدند کی به کیست. من هم همینجا گاهی خودم همین حس را دارم.

دیدگاهتان را بنویسید