✍🏻مجيد سعيدي
بدون مقدمه با دو خاطره آغاز مي كنم
✔️خاطره اول؛
دكتر دادكان رييس فدراسيون فوتبال بود. قبل از بازي با كره شمالي تماس گرفت كه به دفترش بروم. فدراسيون فوتبال تو خيابان عباس آباد بود . پشت پمپ بنزين. ساعت حوالي ١٧ طبق قرار به دفترش رفتم. چند تا اتاق تو در تو را طي كرديم . كنار ميز جلسات نشستيم .دكتر شروع كرد به صحبت کردن. از خاطراتش گفت . اینکه چگونه به فدراسيون فوتبال راه يافته ، براي اثبات صحبت هايش یک مجله دانشجويي را نشان داد . پشت جلد عكس آيت الله شاهرودي بود .روي جلد به ازدواج دانشجويي كه او باني آن بوده.
ادامه صحبت ها یش به علی پروين کشیده شد . اینکه مادرش از ديرباز به علي اقا علاقه داشته و از وي خواسته تا در اركان فوتبال از كمك او بهره مند شود.
قريب دو ساعت صحبت كرديم .نقطه نظر من با شناختي كه از علي اقا داشتم اين بود كه اگر حكم ايشان را براي مديريت تيم هاي ملي صادر ( كه اين افتخار را در كارنامه اش كم دارد) به يقين اقاي پروين مايل به همكاري خواهد بود.
دكتر دادكان اصرار داشت كه حكم ايشان را بعنوان مدير فني صادر مي كند و بنده هم علي اقا را متقاعد كنم.
قرار شد همان شب نتيجه را به اقاي زمان آبادي( سخنگوي فدراسيون فوتبال كه افتخار شاگردي ايشان تا داشتم )اطلاع دهم.
همانطور كه قابل پيش بيني بود جون علي اقا اطلاعي از مسئوليت/اختيار و وظايف مدير فني نداشت لذا عليرغم اينكه روابط عمومي فدراسيون در رسانه ها و همچنين از طريق اخبار سيما خبر از حضور علي پروين را بعنوان مدير فني تيم ملي اعلام بود ، ليكن اينجانب كه رسما از علي پروين براي هرگونه مصاحبه وغيرو وكالت داشتم ، در خبرورزشي اعلام كردم ؛
مدیرفني يعني كشك ( تيتری که ما ندگار شد)
✔️خاطره دوم؛
دو دهه پيش كه علي پروين همه كاره پرسپوليس بود.(نه مثل اين روزها كه روشندل متعصب به پرسپوليس به نمايندگي از تماشاگران خواهان عدم دخالت /نفوذ /زياده خواهي وي گردد!) طي تماسي گفت ؛ بنظرت چه كسي را بعنوان سرمربي پرسپوليس انتخاب كنيم؟
بعد از كلي بحث و تبادل و ذكر چند نام نظير مجيد جلالي ،درباره يكي از مربيان متعهد و کارنامه دار صحبت كردم وگفتم ؛ فردی سالم ،كاربلد ، مومن، نماز خوان، هيئتي، اخلاق مدار و دستپاك و .. است كه پروین بلافاصله گفت؛ اقاي سعيدي! پيش نماز كه نمي خواهيم . مربي براي پرسپوليس مي خواهيم!

🔚🔚نتيجه گيري؛
١- فوتبالي كه چشم انداز ندارد . تبعا علم و دانش از جايگاه واقعي برخودار نخواهد بود . مثل كار مطالعاتي مجيد جلالي و همكارانش تحت عنوان سند توسعه فوتبال كه بعد از مانور تبليغاتي مهدی تاج به بايگاني سپرده شد. چنين نگرشي در فدراسيون تاج مسبوق به سابقه است . بنابراين زياد نمي توان از كميته فني خرده گرفت كه چرا بعنوان يك حوزه تصميم ساز وقعي بر بررسي ها وپژوهش آن نهاده نمي شود(!)
٢- اينكه به گفته خيلي ها اميد روانخواه ، فردي اخلاق مدار است، حرفي درآن نيست. اما اولويت تيم ملي اميد براي كسب جواز حضور در المپيك آیا اخلاقي است يا شاخص هاي فني؟
۳= اگر رويكرد فدراسيون تاج غير فوتبالي نيست چرا بعد از قريب ١٦ ماه كه امثال يحيي گل محمدي بعنوان گزينه هاي اصلح براي تيم ملي اميد بشمار مي رفتند(!) فدراسيون سراسیمه و البته بعد از بحث هاي جدي که پس ازشكست تيم ملي به قطر در مجلس پيرامون عملكرد سرمربي مطرح بود! به روانخواه رسید؟
۴-اين انتصاب را در كنار انتصاب اخير رييس كميته فوتسال كه يك عنصر غير فوتسالي است (که او هم فردبسيار خوب و متشخصي است اما در زمره چهره های سياسي شوراي شهر قلمداد مي گردد)بگذارید ،سپس حضور برخي غير فوتبالي ها در اركان مختلف فدراسيون به ويژه كميته فني(كه جايگاه امثال مهاجراني،ابراهيمي ،طالبي،وطنخواه،مايلي كهن ، دابي و …است)را به آنها اضافه كنيد! چه نتيجه اي بابد گرفت؟
** جناب آقای تاج!
انتظار می رفت پس از قریب دو دهه حضور در مصدر فوتبال کشور اینک که آخرین دوره حضور خود را در منصب ریاست فوتبال کشور سپری می کنید با درس گرفتن از اشتباهات گذشته و جبران پلشتي ها مسیری را برگزينيد که اولا باقیات و صالحات به یادگار بگذارید که آیندگان به نیکی از آن یاد کنند . ثانیا اعضای مجمع ازآرای خود پشیمان نگردند و ثالثا حامیان شما که با توجه به شرایط کشور و مسابقاتی که قرار است به میزبانی آمریکا برگزار گردد و تبعا در انتخاب مجددتان در ریاست فوتبال تاثیرگذار بودند (!) از شما روگردان نشوند…

دیدگاهتان را بنویسید