🔹بالاخره فصل سوم «زخم کاری» اکران شد؛ سریالی که از یک طرف با سابقه‌ای مخاطب پسند همه را منتظر نگه داشته بود و از طرفی دیگر با روایتی از شخصیت‌های شکل‌گرفته و داستانی پیچیده، نبض مخاطب را در دست گرفته بود.

🔹علت این پیگیری مخاطب را شاید در چند گزاره بتوان توضیح داد؛ بن مایه‌های شکسپیری که در اثر وجود دارد و در فصل اول قصه مکبث دستمایه نوشتن فیلمنامه بود و در فصل‌های دوم و سوم مایه‌هایی از هملت و اتللو با خطوطی از خیانت و انتقام. این‌ها چیزهایی است که برای هر مجموعه‌ای مانند سرمایه‌ای تمام نشدنی است.

🔹 در این جهان شکل گرفته «زخم کاری» شخصیت‌های محبوبی نیز وجود دارند که از تحقیر و تهدید خسته شدند و حالا خود می‌خواهند راوی اصلی قصه باشند؛ مالک با بازی درخشان جواد عزتی به مثابه یک «از گور برگشته» و قهرمانی که تجربه زخم‌های کاری فراوانی را دارد، حالا از پس یک ویرانی عجیب-از دست دادن فرزندان و نابودی زندگی- می‌خواهد هم انتقام همه زخم‌ها را بگیرد و هم مهره اصلی را برای همیشه ناکار کند.

🔹اولین قسمت زخم کاری ۳ نشان داد که حضور قهرمان اصلی چطور می‌تواند موتور محرک قصه، رضایت مخاطب و ایجاد کشش برای تماشای یک فصل خونین و جذاب در آینده باشد.

دیدگاهتان را بنویسید