قهرمانان دیروز و ملی‌پوشان امروز “نام آوران رسانه” را فراموش نمی کنند
گرد آسمانی شدن شادروان علی مودت، پیشکسوت فوتبال و مطبوعات و بنیانگذار تیم فوتبال خبرنگاران و عکاسان ورزشی با حضور جمعی از اهالی مطبوعات، خانواده زنده یاد “علی مودت” و اعضای تیم فوتبال قلم ورزش(خبرنگاران و عکاسان ورزشی)، برگزار شد. این مراسم همراه با یادبود دیگر اعضای فقید تیم قلم ورزش، شادروانان؛ محسن زمانی، منوچهر واحدی، حسین معتمدی، مهدی نفر و مسعود بهره ور، روز جمعه 29 فروردین در بهشت زهرا (قطعه نام آوران) انجام شد.
سیزدهمین سالگرد درگذشت مرحوم علی مودت از پیش‌کسوتان فوتبال و رسانه، بهانه‌ای شد تا در قطعه نام‌آوران به دیدار دیگر نام‌آوران عرصه ملی کشور برویم؛ افتخارآفرینان این مرز و بوم که در این سرزمین مقدس آرمیده اند تا ما برای همیشه تاریخ، به بودن شان افتخار کنیم و با حضور بر مزار آنان و قرائت فاتحه؛ یاد و نام ماندگارشان را در قلب خود گرامی داشته و مانا بداریم. عزیزانی که در عرصه‌های مختلف علمی، فرهنگی و ورزشی؛ همگی در یک نقطه مشترک به هم می رسیدند و آن؛ نام‌آور بودن است و دراین‌ جمع درخشان، حضور چهره‌های نام‌آشنای عرصه رسانه؛ عطاءالله بهمنش، مسعود اسکویی، منوچهر لطیف، پرویززاهدی، مهدی اسداللهی، بهرام شفیع، بیژن رویین پور، تورج لارودی، محمدعلی اینانلو، جعفر محتشمی، حسین خوانساری، حسین جباری، حسین حصاری، یونس علیشیری، قاسم فارسی، جمشید داهول، حمید شریفی، غلام قنبری، اسماعیل زرافشان، ناصر احمدپور، عباس عبدالملکی، غلام رضایی، علیرضا حافظی، یدالله خاکبازمقدم، ودود شریفی، اصغر آزاد رضایی، حسین صادقی، اکبر دیانی، محمدرضا کیانوش، نیما نهاوندیان و … نیز بعضا در جای جای قطعه نام آوران، در قطعات دیگر و یا در خارج از کشور خودنمایی می‌کند. در این بین آن‌چه که بارز است و تفاوت‌ها را رقم می‌زند؛ این است که این عزیزان و این جمع درخشان چگونه به نام‌آوری رسیدند؟ بی تعارف یک وجه قابل تامل این نام‌آوری، عرصه رسانه بوده‌است و نقش سزاوارانه رسانه در انعکاس موفقیت های نام آوران ایران زمین، در نشان‌دادن توانایی‌های نام‌آوران عزیزان این مرز پرگهر و این دیار حاصلخیز فرهنگ، هنر، علم و ورزش و در ماندگاری نام ها و یادها در روح و قلب مردم قدرشناس ایران اسلامی.
بی شک این نقش خطیر رسانه و این همراهی بی ادعا نشان می‌دهد که تلاشگران عرصه رسانه همواره یک گام فراتر از رسالت خود در همه عرصه ها حضور پررنگ و اثرگذاری داشته اند و جای تعجب است که امروز این چنین مورد بی مهری و شاید بی توجهی مسئولان ذیربط قرار گرفته اند.
عزیزان ما در شورای شهر تهران، چندیست به این نتیجه رسیده اند که نام‌آوران ورزش برای آن‌که در قطعه نام‌آوران آرام بگیرند باید حتماً مدال المپیک و جهانی گرفته باشند و جای تاسف است که به‌راحتی نقش پررنگ اهالی رسانه را در این تصمیم شتابزده نادیده گرفته اند؛ در حالی که هم از اهمیت رسانه آگاهند و هم به توانایی رسانه در عرصه های انتخاباتی به ویژه انتخابات شورای شهر واقف هستند و از آن بهره ها برده اند! البته صنف رسانه همیشه قدرشناس بوده و خواهد بود و هرگاه کوچکترین محبتی دیده آن را بزرگ شمرده و فراموش نکرده است؛ نمونه بارز این قدرشناسی، محبت و حمایت پایدار و ارزشمند “بهرام افشارزاده” مدیر توانمند ورزش است که طی سال ها حضور مثبت و موفقیت آمیز خود در سطوح مختلف مدیریتی ورزش ایران، همواره حامی اهالی رسانه و خانواده رسانه بود و اوج آن را در حمایت از خاک سپاری بزرگان این عرصه در قطعه نام آوران شاهد بودیم که هیچگاه از اذهان پاک نخواهد شد. فراتر از همه این موضوعات؛ نقش بی‌بدیل، غیرقابل‌انکار و مهم رسانه در معرفی و حمایت از قهرمانان و در ایجاد انگیزه برای نخبگانی است تا پس‌از سال‌ها به نام‌آوران کشور خود بدل شوند؛ نقش تکرارناشدنی در تمامی مسائل اجتماعی، فرهنگی، هنری، ورزشی و …؛ نقشی که همواره مقامات و بزرگان کشور بر آن مهر تأیید زده‌اند و بر خلاف عزیزان شورای شهر که در این برهه نقش رسانه را نادیده گرفته اند، خوشبختانه در عرصه ورزش که عرصه پهلوانی و جوانمردیست؛ تمامی قهرمانان و نام‌آوران در مصاحبه‌ها و گفت‌وگوهای خود؛ همواره نقش رسانه، نویسنده، خبرنگار، گزارشگر و عکاس را به‌عنوان یکی از نیروهای انگیزشی در کسب موفقیت‌های خود از یاد نبرده‌اند، از آن یاد می کنند و بر آن تأکید دارند.
درواقع وقتی نام‌آوران ما، نقش رسانه را چنین پررنگ و اثرگذار می‌بینند، معلوم نیست که شورای شهر تهران با چه معیار و متری به این نتیجه می‌رسد که جای بزرگان و نام‌آوران رسانه در قطعه نام‌آوران نیست؟ به‌راستی این کم‌کاری از کدام ناحیه صورت‌ گرفته است؛ از سوی عزیزان شورای شهر تهران که خود زمانی در عرصه ورزش فعال بوده‌اند و زمانی‌که این قانون را به تصویب می‌رساندند، نتوانسته اند آن‌طور که شایسته و بایسته است از نقش رسانه و از خدمتی که بزرگان رسانه به جامعه و کشور کرده اند، خوب دفاع کنند یا این‌که، وزارت ورزش و جوانان به‌عنوان متولی و آگاه ورزش می‌توانست در این زمینه نقش مهم‌تری ایفا کند، اما دراین‌ارتباط کوتاهی کرده‌است؟ به‌هرحال مهم نیست که کوتایی ها از کدام ناحیه بوده‌، مهم این است؛ پیش‌کسوتان و موسپیدان رسانه اکنون به این باور رسیده‌اند که عمر خود را در راهی گذرانده اند که ظاهراً حتی پایان آرام و آسوده خاطری انتظار آن را نمی کشد! خوشبختانه مردم ما؛ مردم ورزش‌دوست و قدرشناسی هستند، چرا که آن‌ها هیچ‌گاه عطاءالله بهمنش، مسعود اسکویی، منوچهر لطیف، اسماعیل زرافشان، علیرضا حافظی و … دیگر تلاشگران عرصه رسانه را از یاد نبرده و نخواهند برد؛ همان‌طورکه قهرمانان دیروز و ملی‌پوشان امروز این سرزمین؛ این نام های بزرگ رسانه را فراموش نخواهند کرد، چرا که با این نام‌ها بزرگ شده‌اند و در میادین مختلف؛ غم شکست‌ها را با هم به دوش کشیده اند و در شادی پیروزی‌ها با هم اشک شوق ریخته‌اند. فراموش نکنیم در عرصه ورزش که سال‌های دورش قراردادهای میلیونی بود و این سال‌هایش قراردادهای میلیاردی، رسانه با خبرنگاران، گزارشگران و عکاسان تنها نظاره‌گران و همراهانی بودند برای معرفی چهره قهرمانان و حمایت از ملی‌پوشان تا روزی “نام‌آور” شوند؛ در حالی که خود با زندگی‌های ساده عمری را گذراندند و اکنون شایسته و انصاف نیست تا پس از سال ها و در پایان این سفر پر فراز و فرود، برای آرام گرفتن در قطعه نام‌آوران، این چنین دغدغه و نگرانی داشته باشند! این آن رسم مروت و پهلوانی نیست که همیشه مسئولان ما ادعای آن را داشته اند. بر این باوریم که این مشکل و دغدغه قابل حل است؛ به شرط آن‌که کمیته ملی المپیک، وزارت ورزش و جوانان و عزیزان ورزش دوست شورای شهر تهران که خود زمانی دستی بر آتش در عرصه ورزش داشته‌اند، جدی تر و مسئولانه تر وارد گود شوند و با تعامل و درایت، درصدد جبران خطا و اهمال صورت‌گرفته برآیند. به‌ واقع اگر مسئولان ورزش و حتی کمیسیون ورزش مجلس شورای اسلامی که آگاه به مسائل ورزشی هستند، به نقش خود دراین‌ارتباط درست عمل نکنند؛ از کدام مرجع باید توقع این همراهی و همدلی را داشت؟ جا دارد که اهالی رسانه هم به اندازه تلاش و خدمات صادقانه اش سهم خود را دریافت کند؛ سهمی که در دوران حیات به آنان داده نشد؛ حداقل در زمان فوت نام آوران رسانه به آنان داده شود.

دیدگاهتان را بنویسید