تكرار ماجراي تاج و ويلموتس در پرسپوليس..!

✍🏻مجيد سعيدي
“مديريت “علم وهنر بكارگيري منابع است براي دست يابي به اهداف..
وقتي از علم و هنر برخودار نباشي ! هدر رفت منابع صورت مي گيرد .عدم النفعي كه حاصلش ايجاد بحران خواهد بود .
در پرسپوليس از زواياي گوناگون چنين علم و هنري وجود ندارد ،
اگر از علم كافي برخوردار بود چرا بعداز بركناري كالدرون بايد بمدت يكماه بدون مربي باشد؟
…واگر هنر داشت چرا بايد براي انجام مذاكره و استخدام مربي به كشور محل اقامت وي بروند؟
در روابط ديپلماسي و البته علوم و فنون مذاكره معناي چنين اقدامي چيست؟
ماجراي مهدي تاج و ويلموتس را بخاطر بياوريد!
روزيكه رييس فدراسيون براي انجام مذاكره و عقد قرارداد با ويلموتس به بلژيك رفت صريحا نوشتم تاج بايد محاكمه شود.
چون معتقدم شان ومنزلت كشور ما بسيار بالاتر از اين است كه نماينده آن براي استخدام مربي به كشور محل اقامت وي برود.
امروز درباره پرسپوليس نيز همين باور را دارم .
پرسپوليس با ميليون ها طرفدار كه در آسيا از وزن بالايي برخوردار است آنقدر بزرگ است كه خيلي ها بايد افتخار حضور و همكاري با آن را داشته باشند.
اين قبول كه كشور در شرايط خاصي قرار دارد اما اين دليل نمي شود براي مذاكره و عقد قرار داد به كشور محل اقامت مربي رفت.
صفايي فراهاني براي استخدام مردان بزرگي چون ايوويچ و بلازويچ در تهران با انها مذاكره و به توافق رسيد ،پيش از او نيز امير عابديني امثال استانكو، گده، مت كوويچ و آري هان را به استخدام در اورد .
مرحوم جعفر خان كاشاني كه يك ديپلمات عاليرتبه بود با برانكو در تهران به توافق رسيد.