بازگشت دانشجوی اخراجی به دانشگاه؛ اراده شخصی یا ضعف سیستم آموزشی؟

🔹ماجرای بازگشت زهرا رحیمی، دانشجوی اخراجی دانشگاه یزد، پس از شرکت مجدد در کنکور، نمونه‌ای جالب از تلاش و اراده شخصی در مواجهه با چالش‌های سیستم دانشگاهی است.

🔹این اقدام رحیمی، اگرچه به لحاظ شخصی بسیار تحسین‌برانگیز است، چندین بعد مهم را درباره سیستم آموزشی، بروکراسی و سیاست‌های وزارت علوم برجسته می‌کند.

🔹اولین نکته‌ای که باید به آن پرداخت، مسئله عدالت آموزشی است. رحیمی می‌گوید که علی‌رغم قوانین وزارت علوم مبنی بر امکان معادل‌سازی واحدهای درسی برای دانشجویانی که از تحصیل محروم شده‌اند، هیچ یک از واحدهای او معادل‌سازی نشده است.

🔹این موضوع پرسش‌هایی را درباره کارایی و شفافیت بخشنامه‌های وزارت علوم به وجود می‌آورد. در حالی که ظاهراً هدف قوانین تسهیل بازگشت دانشجویان به دانشگاه است، به نظر می‌رسد در عمل اجرایی شدن این قوانین با چالش‌هایی روبه‌رو است.

🔹عدم معادل‌سازی واحدهای درسی یک نوع اتلاف وقت و انرژی برای دانشجویان است و نشان‌دهنده عدم تطبیق دانشگاه‌ها با سیاست‌های اعلام‌شده است.

🔹از سوی دیگر، بازگشت رحیمی به دانشگاه از طریق کنکور مجدد، یکی دیگر از نکات برجسته این ماجراست. اینکه دانشجویی که اخراج شده، باز هم از راه آزمون مجدد به دانشگاه برمی‌گردد، گویای تلاش فردی و تاب‌آوری است، اما در عین حال، عدم وجود سازوکارهای جایگزین برای بازگرداندن این دسته از دانشجویان به صورت عادلانه و بدون تکرار مراحل طاقت‌فرسا همچون کنکور، نشان از ضعف در سیاست‌گذاری‌های دانشگاهی دارد.

🔹پیشنهاد رحیمی به دانشجویان دیگر برای شرکت مجدد در کنکور، می‌تواند نشان‌دهنده این باشد که سیستم موجود فعلاً راه‌حل موثرتری ارائه نمی‌دهد.

🔹در نهایت، این ماجرا باید به عنوان یک نمونه قابل تامل برای بازنگری در سیاست‌های بازگشت دانشجویان اخراجی و تعلیقی در نظر گرفته شود. هرچند این مسئله توسط برخی از دانشجویان مثل رحیمی با موفقیت و اراده شخصی حل شده، اما نیاز به یک سیستم منسجم‌تر و حمایت‌های قانونی کارآمدتر همچنان احساس می‌شود.

✍️ نادر مرتضایی

دیدگاهتان را بنویسید