تأمین نیازهای ورزش در توان وزارت ورزش و خیلی از باشگاه ها و فدراسیون های ورزشی نیست و لازم است مسوولان و دولت مردان با درایت و جدیت راه را برای ساخت و سازهای ورزشی باز کنند.
طی سال های دور و نزدیک گذشته از زمان مهندس هاشمی طبا، مسوول وقت سازمان تربیت بدنی و رئیس کمیته المپیک تا کنون سالن های متعدد ورزشی و چند ورزشگاه در نقاط مختلف کشور ساخته شده اما اولآ کفاف نیاز جمعیت رو به رشد ما را نمی دهد و ثانیا تعدادی از این سالن ها عملا سوله و فاقد استانداردهای روز بوده است.
شروع به کار دکتر پزشکیان، رئیس جمهور کشورمان که خود سبقه ورزشی دارد این امید را در خانواده بزرگ ورزش ایجاد کرده که مشکل کمبود اماکن ورزشی در تهران و دیگر شهرهای کشورمان با تخصیص بودجه مناسب برطرف شود.
موضوع دیگری که به طرق مختلف بیان و پیگیری جدی نشده مسأله استعدادیابی و توجه به رده های پایه در باشگاه های کشور است، وقتی اکثر آگاهان ورزش تأکید بر مهم بودن ورزش نونهالان، نوجوانان و جوانان داشته و دارند علی القائده باید مدیران باشگاه ها و مسوولان ورزش وزارت آموزش و پرورش نگاهی دقیق تر و عمیق تر به ورزش آینده سازان کشور داشته باشند تا ضمن تأمین نیازهای ورزشی آنان به سلامت جامعه فردا هم کمک کند.
و اما نقش فدراسیون ها که بستگی زیاد به عملکرد ورزش وزارت آموزش و پرورش و باشگاه ها داشته و نخبه های این دو مجموعه را در تیم های ملی به شکوفایی و افتخار آفرینی می رساند بدون مشارکت و مشورت با پیشکسوتان رشته های مختلف به نتیجه مطلوب نمی رسد، رؤسای فدراسیون ها به دو دسته مشخص تقسیم می شوند گروه اول کسانی هستند که خود از جامعه ورزش به هدایت فدراسیون ها رسیده اند و دسته دوم افرادی هستند که حضور در میادین ورزشی را تجربه نکرده و بر اساس انتخاباتی که ایراد و اعتراض های مختلف بر نحوه آن وجود دارد سکان دار فدراسیون مورد علاقه خود شده اند، به طور طبیعی آن هایی که بهترین سال های عمر خود را در ورزش سپری کرده و پس از پشت سر گذاشتن فراز و فرودهای بسیار و تحمل تمرین های طاقت فرسا مفتخر به پوشیدن پیراهن تیم ملی شده اند وقتی به ریاست فدراسیون می رسند اشراف کامل به زیر و بم های آن داشته و اغلب موفقیت قابل قبولی در آن رشته دارند ولی گروه دوم که در میدان ورزش با پیچ و خم های آن مواجه نشدند کارشان برای هدایت فدراسیون دشوار و این جاست که لازم است از ملی پوشان سابق و مشخصا آن هایی که تمایل به همکاری و توقعی جز احترام ندارند به عنوان اعضای کمیته فنی استفاده شود به طور مثال در والیبال می توان ترکیبی از نمونه هایی مثل حسن کُرد، مسعود صالحیه، خسرو نیاکیان، ناصر میرفخرایی، يدالله کارگرپیشه، امیر حیدری، هوشنگ ملک لو، عزیز پرتوی، مهدی صابرپور، علی مؤذن و جوان ترهایی مانند محمد ترکاشوند، بهنام محمودی، احمد لاهوتی، جهانگیر ترابپور، محمدرضا دامغانی و نظایر آن ها انتخاب و از نقطه نظرات سازنده آنان در پیش برد برنامه های والیبال استفاده کرد.

دیدگاهتان را بنویسید