جنگ غزه و آتشسوزی کالیفرنیا؛ پیوندی بیپایه

✍️ عبدالرضا خزایی*
🔹در تحلیلهای سیاسی و اجتماعی، گاهی اوقات افراد و گروهها تلاش میکنند حوادث مختلف را بهطور غیرمنطقی به هم مرتبط کنند. یکی از نمونههای اینگونه تحلیلها، تلاش برای پیوند دادن آتشسوزیهای کالیفرنیا با کمکهای نظامی آمریکا به اسرائیل در جنایات غزه است. این نوع تفسیرها که مبتنی بر فرضیات دینی یا تقدیرگرایانه است، بیشتر در پی تحریک احساسات عمومی و پیشبرد اهداف سیاسی خاص میباشند، نه تحلیل دقیق و علمی رویدادها.
🔹آتشسوزیهای کالیفرنیا معمولاً ناشی از مجموعهای از عوامل طبیعی و انسانی است، از جمله تغییرات اقلیمی، خشکسالی، بادهای شدید و گسترش مناطق مسکونی در مناطق جنگلی. این عوامل نه تنها مستقل از مسائل سیاسی بینالمللی هستند بلکه بهطور مستقیم به سیاستهای مدیریت منابع طبیعی و آمادگی در برابر بحرانها مربوط میشوند.
🔹از طرف دیگر، بحران غزه ریشه در مسائل ژئوپولیتیکی پیچیده و درگیریهای تاریخی میان اسرائیل و فلسطینیها دارد که با کمکهای نظامی و سیاسی قدرتهای بزرگ مانند آمریکا پیچیدهتر شده است. بنابراین، ارتباط دادن این دو رویداد در سطح علمی فاقد هرگونه مبنای منطقی است.
🔹پیشبرد چنین تحلیلهایی میتواند منجر به ترویج دیدگاههای سادهانگارانه و نادرست در مورد علل و پیامدهای بحرانها شود. اینگونه تفاسیر نه تنها توجهها را از مسائل اساسی و ریشهای که نیاز به بررسی دقیق و همهجانبه دارند، منحرف میکنند، بلکه میتوانند زمینهساز دامن زدن به تئوریهای توطئه، تعصب، و نفرتپراکنی شوند.
🔹در حالی که باید بر شناخت علمی و شفاف از علل واقعی بحرانها، اعم از تغییرات اقلیمی یا بحرانهای انسانی در مناطق جنگی تمرکز کرد، چنین تفسیرهایی صرفاً جنبههای سیاسی یا اجتماعی خاص را ترویج میدهند و باعث دور شدن از حقیقتهای پیچیده و متعدد هر رویداد میشوند.
🔹با این حال، نباید از محکومیت جنایات اسرائیل در حق مردم فلسطین غافل شد. این جنایات، که ریشه در تبعیض و اشغالگری دارند، بر کسی پوشیده نیست و جامعه بینالمللی وظیفه دارد تا با جدیت و شفافیت بیشتری برای توقف این بیعدالتیها اقدام کند. اما نباید برخی از اعتقادات مردم را دستاویزی برای سوءاستفاده قرار داد و دو موضوع بیربط را در جهت بهرهبرداری و رسیدن به اهداف خود، به یکدیگر گره زد. چنین رفتارهایی تنها به تحریف واقعیت و گمراه کردن افکار عمومی منجر میشود.
*کارشناس رسانه