در مسیر توسعه باید ابتدا به کدام وجه از توسعه توجه کرد و اولویت با کدام نوع از توسعه است. برای پاسخ به این سوال، به سراغ حشمت‌الله فلاحت‌پیشه، عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی در رشته علوم سیاسی رفتیم.
حشمت‌‏الله فلاحت‏‌پیشه استاد علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی: خط انحرافی فرهنگی، مانع اصلی توسعه در ایران است

در مسیر توسعه باید ابتدا به کدام وجه از توسعه توجه کرد و اولویت با کدام نوع از توسعه است. برای پاسخ به این سوال، به سراغ حشمت‌الله فلاحت‌پیشه، عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی در رشته علوم سیاسی رفتیم. او در گفت‌وگو با خبرنگار هم‌میهن، معتقد است که در مسیر توسعه ایران ابتدا باید به سراغ توسعه فرهنگی رفت. رئیس سابق کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس، با اعتقاد به اینکه اقتصاد مظلوم‌ترین وجه توسعه در جمهوری اسلامی بوده، می‌گوید که یک خط انحرافی فرهنگی که در ایران وجود دارد، عامل و مانع اصلی عدم توسعه در ایران است.

به‌عنوان اولین سوال و ورود به بحث، در بررسی و الزامات توسعه در ایران، باید اولویت با کدام یک از وجوه «اقتصادی، سیاسی و فرهنگی» توسعه باشد؟ به عبارتی برای رسیدن به توسعه در ایران باید ابتدا سراغ یک وجه از توسعه رفت و یا توسعه متوازن را مدنظر قرار داد؟

به نظر من، اولین بنیان توسعه در ایران، توسعه فرهنگی است، دلیلش هم این است که متاسفانه در طول این چند دهه اخیر، یک خط انحرافی فرهنگی در کشور ما به مانع اصلی توسعه تبدیل شده است. در همین راستاست که اخیراً هم می‌بینیم جملاتی از سوی برخی افراد بیان می‌شود که محتوای این حرف‌ها و جمله‌ها این است که توسعه یک فریب است و مردم ایران نباید دنبال توسعه باشند.

بیان این جمله‌ها و وجود تفکرات، نشان‌دهنده یک بنیان ویرانگر فرهنگی است که متاسفانه در کشور ما وجود دارد و باعث شده شاخص‌های توسعه در ایران عملاً مورد بی‌اعتنایی قرار بگیرد. اگر به دنبال ریشه‌های این نگاه باشیم، می‌توان گفت بنیان‌های چنین تفکری مربوط به پس‌مانده‌های جریانات حجتیه‌ای در ایران است که این جریانات هم خودشان از جای دیگری منشأ می‌گیرند؛ به‌گونه‌ای خودشان وارد‌کننده جریان ویرانگر هبوط در عصر تاریکی قرون وسطای غرب هستند.

یعنی به عبارتی می‌توان گفت، غرب‌گرایان اصلی همین افراد هستند که تاریک‌ترین نسخه‌های غربی را گرفته‌اند و سعی کرده‌اند که این نسخه‌ها را به کشور ما تحمیل کنند. همانطور که می‌دانیم، در عصر تاریکی غرب که حداقل هزار سال تاریکی را به جهان غرب تحمیل کرد، عده‌ای اعتقاد داشتند که انسان باید در دنیا تنها به فکر توبه باشد و در این مسیر هیچ کار توسعه‌ای و آبادانی انجام ندهد. متاسفانه این جریانِ منحرفِ غربی، آمدند و این نوع از تفکر را در کشور ما در قالب یک فکر حجتیه‌ای شکل داده، پس از آن اقدام به نیروسازی کردند و این نیروها توانستند در دستگاه‌های مختلف نفوذ کنند.

علاوه بر نفوذ این تفکر در دستگاه‌های کشور، از همه بدتر کار دیگری بود که انجام دادند؛ آنها آمدند و افرادی که در کشور صاحب علم توسعه بودند، سیاستمداران، مدیران و کارشناسانی که دغدغه توسعه کشور داشتند را حاشیه‌نشین کردند. نکته مهم این است که اتفاقاً این کار و حذف دغدغه‌مندان و متخصصان علم توسعه را با ادعای مقابله با غرب‌گرایی صورت دادند و لذا در ایران هر کسی که دنبال توسعه در داخل و تنش‌زدایی در خارج بود را به گونه‌ای مورد غضب قرار داده، خانه‌نشین کردند و حتی عده‌ای را فراری دادند. لذا من اعتقادم این است که آنچه که در ایران در راستای توسعه کشور وجود دارد، ابتدا رفع موانع فرهنگی است و اگر این کار صورت بگیرد، گام دوم توسعه که باید انجام شود، توسعه سیاسی است، لذا من اعتقادم این است که پس از توسعه فرهنگی، باید توسعه سیاسی هم در ایران صورت بگیرد.

من همیشه دو کلیدواژه برای ایران داشته‌ام و براساس این کلیدواژه‌ها هم افراد و احزاب و جریان‌های سیاسی را مورد سنجش قرار می‌دهم. افرادی که معتقد به توسعه در داخل و تنش‌زدایی در خارج هستند، افرادی به شمار می‌روند که به فکر آینده مملکت هستند و در طرف مقابل، افرادی که توسعه ایرانی را فدای هر ادعای دیگری می‌کنند، اینها خائن به ملت هستند. افرادی که حاضر هستند کشور دچار تنش شده و در عصر سرمایه جهانی، ایران را منزوی کرده‌اند، اینها هم خائن به توسعه کشور هستند. این دو دسته اجازه نمی‌دهند افراد دارای فکر باز و افرادی که می‌گویند باید اولویت را به ملت ایران داد، در عرصه حضور داشته باشند و تا زمانی که خائن‌ها به ملت و توسعه در عرصه هستند، کشور از توسعه عقب خواهد ماند.

دیدگاهتان را بنویسید