🔹محمد شیری، بازیگر سریال‌هایی همچون شبهای برره، خاتون و جیران: یک بار، زن و شوهری جلوی یک داروخانه، از من خواستند برایشان قرص خواب بگیرم چون به خودشان نفروخته بودند. گفتم برای چه؟ گفتند برای اینکه بدهیم به ۲تا بچه کوچک‌مان، بخوابند و شام نخواهند. ای کاش این جمله آخر را نمی‌گفتند. آمدم بزنم توی گوش آن مرد، دیدم نمی‌توانم.

🔹آن مرد، کارگر کارخانه ارج بود و اخراج شده بود. یک کلیه‌اش را برای جهاز دخترش فروخته بود.

🔹مگر می‌شود آدم این چیزها را ببیند و بی‌تفاوت باشد؟ بابا مگر ملت چه می‌خواهد؟ ملت، یک زندگی راحت می‌خواهد!

دیدگاهتان را بنویسید