روزنامه ایران نوشت:

🔹اوایل شهریور سال ۷۲ صدای گریه‌های یک کودک در یکی از خانه‌های پایتخت، همسایه‌ها را کنجکاو کرد. یکی از همسایه‌ها چندین بار زنگ خانه مریم را زد تا پیگیر وضعیت کودکش شود، اما کسی جوابی نداد. در ادامه زن همسایه متوجه شد در خانه تخریب شده و نیمه‌باز است، بنابراین با نگرانی وارد خانه شد و ناگهان چشمش به جسد زن جوان در اتاق پذیرایی افتاد که کودکش در آغوش او گریه می‌کرد.

🔹تیم جنایی در تحقیقات پی برد که همسر مقتول برای مأموریت کاری به شهرستان رفته و زن جوان و دختر خردسالش به تنهایی در خانه بودند. عامل جنایت که ظاهراً از این ماجرا مطلع بوده بعد از تخریب در ورودی، وارد خانه شده و با به قتل رساندن زن جوان، اموال باارزش خانه را به سرقت برده است.

🔹 با تأیید این حکم پرونده به دادسرای امور جنایی تهران ارجاع شد، اما بعد از مدتی مادر مقتول جانش را از دست داد و خواهر و برادرهای مقتول نیز به عنوان اولیای دم وارد پرونده شدند. اما با گذشت ۳۰ سال از جنایت، هیچ یک از اولیای دم برای اجرای حکم قاتل به دادگاه نرفته و پرونده را پیگیری نکرده‌اند و او در تمام این سال‌ها در زندان بلاتکلیف بود.

دیدگاهتان را بنویسید