✍️ مهدی‌عرب صادق

۱. رابطه صنعت، تولید، انرژی و اقتصاد را ارج نهد و تصمیمات یکپارچه را حاکم کنند.

۲. اهمیت تشکیل وزارت انرژی را دریابد و مسیر را برای حکمرانی یکپارچه انرژی و ارتقای منافع ملی حاکم کند.

۳. ناترازی برق را فقط در تولید نبیند و تولید را فقط در برق حرارتی نیابد.

۴. آمایش سرزمینی را در برق و آب و گاز در رابطه مستقیم و هوشمند بداند و بخواهد که توزیع زیر‌ساخت‌های انرژی را با تعامل نفت و صمت بر آن محور پیش ببرد.

۵. آبسازها، آب‌اندوزها، آبیاب‌ها، آبراه‌ها و آبخواه‌ها را مشخص کند.

۶. برنامه‌ریزی کوتاه‌مدت، بلند‌مدت و میان‌مدت را منطبق بر نیاز کشور و چشم‌اندازهای تعاملات بین‌المللی ببیند.

۷. بر ژئوفیزیک کشور در حوزه آب و برق و گاز تسلط یابد و ادوات انتقال این سه عنصر را فقط برای انتقال نیابد و آن را شریان هوشمند حیاتی توسعه کشور بداند.

۸. رابطه لازم و ملزومی سوخت و برق و آب را استخراج کند و متغیرهای تعادل‌ساز را بشناسد و تابع هدف دوگانه مبتنی بر تأمین لازمه‌های رشد اقتصادی در داخل و طراحی دیپلماسی انرژی امنیت‌ساز و امنیت‌محور طراحی کند.

۹. قانون زمینه‌ساز انرژی را حاکم بداند و از ارکان حاکمیتی و نهاد‌های موازی حقوق زیرساخت‌ساز را با جدیت و دقت مطالبه کند.

۱۰. سدهای تعارض منافع در این حوزه را شناسایی کند.

۱۱. معارضین زمینی و هوایی و مالکیتی شریان‌های انتقال آب و برق را بدون هزینه اجتماعی و فرصت‌سوزی‌ها و خارج از رویکرد مبتنی بر انفعال و بر‌عکس اقتدار حاکمیتی حل‌وفصل کند‌.

۱۲. با مردم صادق باشد و برای عبور از بحران ناترازی، مشارکت مردم را به میدان بطلبد و در زنجیره توزیع، نوع و میزان مصارف را بشناسد.

۱۳. توسعه را غالب بر مدیریت مصرف بداند و مدیریت مصرف را از سرکوب مصرف تمییز دهد؛ تفاوت CVR و کم‌فروشی را تمییز دهد؛ تفاوت کنترل فرکانس با دستپاچگی را بداند؛ دستپاچگی و احتیاط بی‌مورد و ظرفیت‌سوزی‌ها را از دیسپاچینگ خارج کند.

۱۴. دیپلماسی انرژی را الزام‌آور و ضرورت امنیت ملی بداند و برای آن برنامه داشته باشد و با رینگ ولتاژی خیلی بالا هم‌زمان با تقویت و کفایت در مانور داخلی ارتباط بین‌مرزی را قدرت ببخشد.

۱۵. تاب‌آوری و قابلیت اطمینان و پشتوانه‌سازی در تأمین آب و برق را قربانی روزمره‌های فاقد برنامه نکند و شبکه برق و آب را برای بحران طبیعی، جنگ و خروج بخش‌هایی از شبکه با قابلیت کارکرد جزیره‌ای آماده کند.

۱۶. برنامه‌ریزی تولید توأم با کاستن هزینه‌ها و در سایه تقویت شبکه انتقال و تبادل و زیرساخت‌های انرژی با برنامه منفک زمستان و تابستان را بشناسد، احترام کند و اجرا کند!

۱۷. برنامه‌ریزی منطقه‌ای و آب‌و‌هوایی در سایه برنامه‌ریزی یکپارچه و سیستمی و کلان را بداند و نقشه راه اجرا را طراحی و الزام کند.

۱۸. انرژی‌های نو و تجدیدپذیر را در برنامه راهبردی خود با رویکرد شناخت منطقه‌ای اولویت‌بندی کند و با تعامل کریدورهای باد و پتانسیل های تابشی را صیانت و حفاظت کند.

۱۹. سوخت‌های فسیلی و گاز را سرمایه وزارتخانه خود بداند.

۲۰. بورس انرژی و فروش گواهی ظرفیت و قراردادهای دوجانبه را توسعه ببخشد و در ذیل آن بازار خاموشی ایجاد کند.

۲۱. تأمین بخشی از نیاز مصرف سازمان‌ها و ادارات دولتی را از محل انرژی تجدیدپذیر الزام کند.

۲۲. ایجاد ظرفیت نیروگاهی تجدیدپذیر را بر حرارتی ترجیح دهد و در حرارتی ارتقای واحدهای گازی را به سیکل ترکیبی اولویت دهد.

۲۳. توپولوژی شبکه نیاز به تغییرات حیاتی دارد و اصلاح توپولوژی را پیش ببرد.

۲۴. در جهت کاهش و تغییر بارهای پر‌مصرف برقی از لحاظ ارتقای تکنولوژی، بهینه‌سازی و افزایش ضریب بار برنامه‌ریزی داشته باشد.

۲۵. فرصت مدیریت را جز برای خدمت توأمان به حال و بهبود آینده نبیند و برای رسیدن به امورات حال، از آینده هزینه نکند.

دیدگاهتان را بنویسید