✍️ابراهیم افشار

🔹گزارشگر حماسه‌‌پرور رشته رزمی (رسول مهربانی) را من نفهمیدم واقعا آیا بوقچی بود یا گزارشگر یا سرباز پیاده میتولوژی؟ وقتی ناهید کیانی روی سکو رفته بود جیغ می‌‌زد که من تو را تهمینه ایران صدا کنم یا رودابه ایران؟ بابا بی‌‌خیال. شما یا داستان تهمینه و رودابه را نمی‌‌دانی یا جوّزدگی‌‌ات دیگر به خارج از جّو زمین پرتاب و به لایه هجدهم رسیده است. اشتباه داری می‌‌زنی برادر!

🔹رودابه، زن زال و مادر رستم بود و تهمینه، عشق ممنوعه رستم! بعد شما نمی‌‌دانی اولین پهلوان زن شاهنامه، گردآفرید است؟ اگر شاهنامه نمی‌‌خوانی حداقل برو عبید زاکانی بخوان. او در بازی قبل نیز با صدای نخراشیده‌‌ای فریاد می‌‌زد «مردم دعا کنید مبینا، حریف «لسوتو»یی را شکست دهد.» لسوتو؟ برای این هم دیگر باید دعا و نیایش کنیم؟ یا می‌‌فرمود «ناهید بعد از قرن‌‌ها در المپیک برای ما مدال آورده است.»

🔹عموجان المپیک نوین حدود یک قرن است که برگزار می‌شود و حضور المپیکی ایران در المپیک‌‌ها از ۷۶ سال تجاوز نمی‌‌کند. شما در کدام قرون خوابیده‌‌اید؟ اگر تاریخ المپیک نمی‌‌خوانی، حداقل آب دهانت را قورت بده و تاریخ بیهقی بخوان. یا گزارشگر رشته شمشیربازی، در مرحله نیمه‌‌نهایی آنقدر به داوری توپید که فقط فحش خواهر و مادر به قاضی بدبخت نداد. حتی از «نگاه شیطانی» داور هم گفت.

🔹این مطلب را با کمی خشم، کمی حرمان و کمی سربه‌‌هوایی می‌‌نویسم. چون تلویزیون ایران، المپیک را برای منی که نتوانسته یا نخواسته‌‌ام این رویداد را از طریق شبکه‌‌های پرتعداد و حرفه‌‌ای ماهواره‌‌ای ببینم تقریبا کوفتم کرده است. می‌‌خواهم ببینم آیا مجریان و گزارشگران ایرانی در روزگار اکنون، جای نقالان را گرفته‌‌اند یا «کاسه‌‌بشقابی»‌‌ها را. اگر نمی‌‌دانید مردان «کاسه‌‌بشقابی» به چه کسانی می‌‌گویند، بروید از مامان‌‌بزرگ‌‌هایتان بپرسید./هفت صبح

دیدگاهتان را بنویسید