نویسنده روزنامه اطلاعات نوشت:

🔹در مکتوب مورخ ‌پنجم مهرماه عجله کردم و بر اساس آمار آن روز نوشتم: هفتصد و نود‌ هزار کودک و نوجوان واجب‌التعلیم از ثبت‌نام در مدرسه جا مانده‌اند.

🔹امروز به عدد دو میلیون نفر رسیدم!

🔹در بسیاری از کشورها، اعم از پیشرفته و غیرپیشرفته، به اقامتگران و مهاجران قانونیِ دارای فرزند در سنین مدرسه، اگر فررندشان غایب از مدرسه باشد،‌ برگه‌ی اخطار می‌رسد و سرپرست خانوار را ملزم به ثبت‌نام فرزندش در مدرسه می‌کنند. راستی ما را چه شده است که ساکنان خانه‌ی پدری، فرزندشان از حضور در مدرسه وامانده و برگ از برگ نمی‌جنبد؟!

🔹وزیر محترم آموزش‌وپرورش در دولت وفاق، آن زمان -که اولویت برنامه‌شان را برپایی و اجبار نماز در مدارس اعلام کردند- آیا خبر و آماری از جاماندگان صندلی مدارس داشتند؟ آیا اصلاً از کمبود صندلی‌ها خبری از دستیارانشان استعلام کرده‌بودند؟ از میزان بیش از صدوپنجاه‌هزار کمبود معلم آگاه شده بودند؟ …و البته جناب ایشان اولویت‌هایی دیگر را هم به‌مرور برشمردند که در هیچ‌کدامشان دغدغه‌ای از کمبودهای سه‌گانه‌ی فوق استشمام نمی‌شد.

🔹درد نارسایی و نقص آموزشی در مدارس آن‌قدر شدید است که از درد گذشته و به کما و بی‌هوشی سرکشیده؛ از همین روست که این آمارهای فاجعه‌بار کمترین ناله‌ای را برنمی‌آورَد؛ از بس که درد، پردرد است!

🔹باید حق داد! تشخیص اولویت‌ها، هوش و حواسی را‌ می‌طلبد که فعلاً غایب است. دعواهای جناحی روزمرّه بر سر اموری که ارّه بر اعصاب شهروندان می‌کشد، درد را از موضع اصلی به مواضع دیگر سوق داده؛ زین سبب، هر صبح منتظریم تا ببینیم آیا طرح دعوایی حاشیه‌ای علیه دولت وفاق مطرح می‌شود؟ البته دولت وفاق تا کنون بیشتر بر وفق تمایلات مخالفانش عمل کرده؛ باشد که وفاقی هم سرریز این سو شود؛ لااقل این تراز برخوردار از تراضی باشد!

🔹آیا در این اولویت‌ناشناسی‌ها مجالی برای ارسال اخطاریه‌ی ثبت‌نام به درِ خانه‌ی جاماندگان باقی می‌مانَد؟!

دیدگاهتان را بنویسید