🔹همه چیز از روزی شروع شد که زنی گربه هایش را به دختر بلاگری که پانسیون حمایت و نگهداری از حیوانات داشت، سپرد. یکی از گربه های این زن به نام گارفیلد تلف شد و دیگری بیمار و لاغر. همین موضوع آتش کینه در دل صاحب گربه ها را روشن کرد تا جایی که او آدمکش اجاره کرد و به آنها دستور قتل و آدم ربایی داد.

🔹طولی نکشید که ماموران پلیس در محل حادثه حضور یافتند. دختر جوان که به شدت ترسیده بود و دست و پایش می لرزید به ماموران گفت که او را ربوده و قرار بود جانش را بگیرند اما حالا زنده مانده و باورش نمی شود که از دست آدم ربایان خشن، نجات یافته است.

🔹من به شدت وحشت کرده بودند و دو مرد نیز پس از ضرب و شتم، دست و پایم را بستند اما وقتی می خواستند با آن وضعیت مرا به داخل صندوق عقب ماشینم ببرند، چند نفر از رهگذران دیدند. حتی همسایه ها هم صدای درگیری را شنیده بودند. دو گروگانگیر اجاره ای به زن میانسال زنگ زدند که ظاهرا همه آنها ترسیده و بعد به دستور زن، مرا با همان وضعیت یعنی دست و پا و دهان بسته در حوالی پل ولایت رهایم کردند.

دیدگاهتان را بنویسید