امیرعباس نخعی در روزنامه شرق نوشت:

🔹مسعود پزشکیان رئیس‌جمهوری در نخستین کنفرانس مطبوعاتی خود گفت که «ابرپروژه من ایجاد امید و دوباره مردم را به صحنه آوردن است».

🔹حتما چنین است، اما چگونه؟ این شاید مهم‌ترین وظیفه‌ای است که بر عهده رئیس‌جمهور قرار گرفته و به‌خوبی هم از آن مطلع است. از سوی دیگر سیل کارهای اجرائی و مسائل مربوط به اداره کشور ممکن است شناخت راه‌های اصلی و فرعی را دشوار کند.

🔹متأسفانه سرعت حرکت در بدنه دولت کند است و گویی وزرا و حتی شخص رئیس‌جمهور برای انجام تغییر و تحولات در معذوریت یا کندی حرکت قرار دارند.

🔹سیستم نخاع مرکزی دولت دچار مشکل است و تصمیم‌گیری‌ها سخت و بدون شجاعت کافی انجام می‌شود. این سخنان منافاتی با دولت وفاق ندارد، کسی با وفاق مخالف نیست، اما معنای تشکیل دولت وفاق استفاده از مهره‌های سوخته و امتحان پس‌داده هم نیست. دولت باید تغییر مدیران کلیدی را جدی بگیرد و نشان بدهد که پیام تغییر را شنیده است.

🔹ایجاد تغییر و تحول به معنای نفی گذشته نیست، ایجاد تغییرات در منافات با وفاق نیست. می‌توان مدیران گذشته را تغییر داد و از هرگونه تفکر سیاسی (اصولگرا یا اصلاح‌طلب) به جای آنها استفاده کرد، به گونه‌ای که وفاق هم معنا داشته باشد. وفاق نباید سپری باشد تا مدیران بی‌کفایت آن را در مقابل خود بگیرند و از آن برای باقی‌ماندن بر صندلی قدرت استفاده کنند.

🔹مدیرانی که به بهانه‌های واهی در سال‌های گذشته خالص‌سازی را انجام دادند و مخالفان فکری خود را حذف کردند، سپر وفاق در دست گرفته‌اند و به دنبال پست‌های مدیریتی تازه هستند. باید به معنای وفاق از منظر درست آن نگریست تا دست مدیران برای تغییرات لازم نلرزد.

دیدگاهتان را بنویسید