رنسانس در تيم ملي اقتدار مي خواهد ..!

✍🏻مجيد سعيدي
به اسامي مدعوين تيم ملي كه اكنون در هنگ كنك حضور دارند تا پنجشنبه با اين تيم بازي كنند نگاه كنيد!چه چيزي در ذهن متبادر مي شود؟
آري!
تيم ملي از درون ليگ بيرون آمده است. يعني از راه درست . يعني ليگ پويايي دارد. يعني بازيكنان ديده مي شوند. يعني مي شود نسل جديدي ساخت . هرچند سرمربي تيم ملي قدري دير به اين فكر افتاد.
اينكه در فوتبال ما مدتي است سير لژيونر كاهشي شده تبعا قابل تامل است!
اما ترجيح بازيكنان ليگ (كه در قواره تيم ملي هستند )به نسبت بازيكنان دو تابعيتي (كه كي روش علاقه زيادي به اين دست بازيكن داشت) قطعا آثار و خروجي خوبي خواهد داشت.
بدون دليل چنين ادعايي ندارم.
به تيمي كه حماسه ساز ملبورن شد و به جام جهاني فرانسه رفت توجه كنيد. اين نسل فوتبال كه تا ٢٠٠٦ آلمان پايداري داشت ، نسلي بود كه توسط حاجي مايلي و از سال ١٩٩٦ و از درون ليگ ساخته شدكه خروجي بسيار خوبي داشت. حتي آورده بالا،همه آنها لژيونر شدند .
آورده و خروجي فوتبال ما طي هشت سال حضور كي روش چه بود؟
كدام قهرماني يا نايب قهرماني در آسيا را به ارمغان آورد؟ در سه دوره جام جهاني كجا به مرحله يك شانزدهم رسيديم؟
كدام نسل جديد را به فوتبال ما معرفي كرد؟
جز اين است كه سبك فوتبالش را هنوز با استقلال نكونام شاهديم( اقتصادي و بي طراوت و اتوبوسي)؟!
****
به تيم ملي بايد هويت داد، آنهم ازدرون ليگ كه پشتوانه سازي كند و توليد پايدار داشته باشد.
اين اتفاق -هرچند خفيف -در آستانه بازي با هنگ كنك افتاده و بايد مستمر باشد.
تيم ملي نيازمند رنسانس است اما نه با احتياط و تحت فشار هاي غير فوتبالي.
عدم دعوت از برخي ها(!)مشخصا در راستاي تحول در تيم ملي نيست.
حاجي مايلي اگر در ١٩٩٧ علي دايي را در اوج شايستگي به تيم ملي دعوت نكرد و درنهايت با پادر مياني مهندس فايقي و داريوش خان مصطفوي مجاب به دعوت از او شد ، دليلش كاملا از جنس انضباط فوتبالي بود نه غير فوتبالي!
پروين (كه الگوي محض سرمربي تيم ملي است)آن روزي در ورزشگاه آزادي از روي سكوها”هو” شد و اشك ريخت كه اسير اسم ها بود ،محتاط عمل مي كردو براي بقاء تحت تاثير عوامل غير فوتبالي بود!!