✍🏻مجيد سعيدي
درباره دو بازي اخير تيم ملي مقابل قرقيزستان و امارات ساعت ها و هفته ها ميتوان بحث كرد و مطلب نوشت.
از ميزان سهم هيات رييسه در تيم ملي گرفته تا تغيير تاكتيك قلعه نوعي از فوتبال هجومي به تدافعي!؟
هيچ اشكالي به بازي تدافعي تيم ملي نيست ، چون با اين سبك فوتبال موفق به ٢برد و كسب٦ امتياز شده است.
ضمن اينكه با اين سبك فوتبال در نيمه دوم مقابل امارات صاحب چندين موقعيت گل زني در ضد حملات شد كه اگر لژيونرهاي تيم ملي قدر فرصت ها را مي دانستند قادر بوديم تعدادگل هاي خود را افزايش دهيم.
اينكه چرا لژيونرها فرصت هاي طلايي را مثل آب خوردن از دست مي دهند؟ پاسخ روشن است؛
كجاي دنيا ديديد ، يك بازيكن ، سرمربي را دلداري بدهد كه يكي از لژيونرها پيشاني سرمربي را در اصفهان بوسيد تا در برابر اعتراضاتي كه به عملكرد تيم ملي وجود داشت و امير خان از سوي تماشاگران مورد هجمه قرار بود، به وي دلداري بدهد كه يكي از لژيونرها چنين كرد و شان سرمربي تيم ملي را تا سطح يك تداركاتچي و توپ جمع كن پايين اورد !؟
قلعه نوعي يكي از بهترين و موفق ترين فوتبال ماست كه در هُنرش هيچ ترديدي وجود ندارد و اتفاقاچون از هوش و ذكاوت سرشاري برخودار است از همه مربيان داخلي سر آمد تر است . اما مربيگري مجموعه علم و هنر است كه بنظر مي رسد امير خان براي خلاي علمي بيش از حد وابسته به داشته هاي دستيارش شده كه او را پرفسور خطاب مي كند.
مُنكر اين نيستم كه دستيار اول قلعه نوعي از دانش آكادميك برخودار است و بنوعي از علم روز بهره مند است اما شرط كافي نيست و براي اين ادعا دليل دارم.
١٥ سال پيش بود. به اتفاق مجموعه اي از مديران ارشد از فوق تخصصي ترين صنعت كشور در يك دوره آموزشي بلند مدت (٢ساله) در دانشكده فني دانشگاه تهران شركت كرده بوديم، اولين نكته اي كه به ذهنم خطور كرد ؛ اين بود كه كداميك از اساتيد دانشگاه قادرند چنين كلاسي را كه از معاون وزير گرفته تا بنده حضور داريم (كه هريك از كوله باري از علم و دانش و تجربه برخودارند)اداره كند؟ و سطح داشته هاي آنها را افزايش دهد؟
حضور اساتيدي چون دكتر جهانشالو فارغ التحصيل اكسفورد و معاون وقت كرباسچي كه از اساتيد رياضي و رييس كانون رياضي ايران بود براي تحقيق در عمليات ، يا دكتر نژادحسينيان وزير وقت صنايع وًنماينده ايران در سازمان ملل براي اقتصاد بين الملل و همچنين ساير اساتيدي كه از خارج براي ساير دروس دعوت شده بودند ! بهترين پاسخ به سوالم بود. تا جاييكه نه تنها كسي جرات غيبت در كلاس نداشت بلكه جرات نُطُق كشيدن نداشتيم. اين بود كه همه آموختند و موحب رشد و توسعه و سوداوري سازمان متبوعشان شدند.
به راستي! لژيونرهاي فوتبال ما كه در ميلان و رُم و ….توپ مي زنند چقدر از پرفسور تبعيت دارند و حرف او را گوش مي دهند.
مبُصر بودن با مربي بودن فرق دارد.
مُبصر فقط مراقب است كه صداي كسي در نياد كه مبادا خاطر امير خان مُكدر شود!؟
اميرخان با اين پرفسور طي دهسال گذشته در متمول ترين تيم ها چقدر جام آورده كه حالا در تيم ملي همان مسير را دنبال مي كند؟
اميرخان!
شما با ارزش ترين و ممتازترين مربي از ميان مربيان كشور هستيد كه همواره به شما مي باليم چون پرچمدار داخلي ها هستيد، بگونه اي در عمل و گفتار رفتار نكنيدكه فكر كنيم مرغ همسايه غاز است.
بازيكن دخيره به تيم ملي دعوت ميشود، بازيكني هم كه تيم ندارد فيكس بازي مي كند!؟
پرفسور شما چگونه و چطور آنها را مورد ارزيابي قرارداده است؟آيا سهم هيات رييسه هستند براي…؟!
تيم ملي روزهاي سختي پيش رو دارد، حتي در ازبكستان و بازي برگشت با قرقيزستان ، در رفاقت بازي و مشتي گري نسبت به اطرافيانت تجديد نظر كن . تيم ملي تيم همه ملت ايران است ، تيم باشگاهي نيست كه اره اوره شمسي كوره را همراه سازي، همين و بس! .

دیدگاهتان را بنویسید