ضرورت اصلاح نظام اقتصادی

✍️ دکتر موسی غنینژاد
🔹 درست است که شاه به دلیل گرایشهای سوسیالیستیاش مخالف بخش خصوصی بزرگ و مستقل از لحاظ سیاسی بود؛ اما در عین حال میدانست که نظام بازار، بهویژه تجارت بینالمللی قواعد خاص خود را دارد که با دید کارشناسانه و علمی باید با آن برخورد کرد. بهعلاوه، در سیاستگذاری اقتصادی گاه و بیگاه نظرات خود را تحمیل میکرد؛ اما نظام تدبیر و گزینش مدیران ارشد ایدئولوژیزده نبود و اهل تخصص و نخبگان کارشناس را نیز در آن بهکار گرفته بودند.
🔹 اما پس از انقلاب اسلامی رویکرد انقلابیونی که قدرت سیاسی را در دست گرفتند عمدتا متاثر از ایدئولوژی کمونیستی تقسیم جامعه به خودی و غیرخودی و نیز اولویتدادن به تعهد در برابر تخصص برای گزینش مدیران بود.
🔹 این رویکرد که از ابتدای انقلاب تا امروز، با افت و خیزهایی ادامه یافته، نتیجهای جز این نداشته که در یک روند تاریخی نیروهای مدیریتی در نظام تدبیر بهطور نظاممند در جهت برکشیدن خودیهای «متعهد» و کنار نهادن غیرخودی متخصص غربالگری صورت گیرد.
🔹 دولت کنونی، بیش از یکسال و نیم پس از به قدرت رسیدن کمتر توانسته برای مسائل داخلی و خارجی راهحل کارآمدی ارائه دهد. دانش عمومی و کارشناسی مسوولان در قوای مجریه و مقننه کشور در سطح نازلی قرار دارد و با سیاستگذاریهای فعلی مالی و پولی دولت چشمانداز مثبتی برای سال آتی اقتصاد ایران قابل تصور نیست و به احتمال زیاد تلاطم متغیرهای اقتصاد کلان یعنی وضع تورم و نرخ ارز بیشتر هم خواهد شد.
🔹به نظر میرسد بهترین کار در کوتاهمدت برای بهبود وضعیت اقتصادی در سال آتی ایجاد گشایش در روابط خارجی و رفتن به سوی حل و فصل مسائل هستهای و کاستن از سنگینی تحریمهاست.
🔹 تا زمانی که نظام تدبیر و منطق حاکم بر آن، یعنی نظام گزینشی ایدئولوژیک و اولویت دادن به «تعهد» در برابر تخصص، دگرگون نشود، تضمینی برای موفقیت اصلاحات در درازمدت قابل تصور نخواهد بود.