مرتضی زبردست

طی ماه های اخیر نداشتن ورزشگاه های مناسب برای میزبانی از رقبای خارجی و کمبود زمین های چمن مرغوب برای تیم های باشگاهی حرف اول مطبوعات، سایت ها و رسانه های گروهی بوده و نقدهای بسیاری در این خصوص مطرح شده است.
متأسفانه برخی تنگ نظری ها و بعضی سهل انگاری ها نیز مزید بر علت شده تا صحبت از آبروریزی برای کشورمان به میان آید.
راجع به سهل انگاری و عدم تخصیص بودجه برای حفظ و مرمت ورزشگاه های آزادی، تختی و شیرودی در تهران و بازسازی دیگر ورزشگاه های فرسوده شهرستان ها هم به طرق مختلف سخن به میان آمده ولی در عمل توجه لازم به آن ها نشده است.
این که هر روز گروهی با کنایه و اشاره و عده ای صریح و بی پرده امکانات ورزشی کشورمان را با کشورهای ضعیف قاره آسیا مقایسه و بعضا عراق و افغانستان جنگ زده را در مواردی پیش رفته تر از ما معرفی کنند به هیچ وجه زیبنده مردم و نظام ما نیست.
خوش بختانه ما کشوری از هر حیث غنی با منابع زیر زمینی فراوان داریم که خیلی ها آرزوی داشتن آن را دارند و سوای آن به لحاظ منابع انسانی نیز به دلیل بهره مندی از جوان های مستعد با ضریب هوش بالا، سرآمد کشورهای جهان هستیم بنابراین باید از این نعمات خدادادی و پتانسیل موجود به بهترین شکل ممکن استفاده کرد.
ورزشگاه آزادی در طول سال های دور و نزدیک گذشته بارها جمعیتی بیش از ۱۰۰ هزار تماشاگر را هم در خود دیده و اگر وسعت و گنجایش آن بیش تر بود تا دو برابر این تعداد نیز طالب تماشای مسابقه های فوتبالش بودند ولی دریغ و افسوس که قدر این تماشاگر را ندانسته و شرایط را برای حضور مؤثر تر آنان فراهم نکردیم.
جوان امروز شور و شعور دارد با دنیای بیرون آشناست و خوراک مناسب خود را طلب می کند، اگر به نیازهای ساده و سالم او در ورزش توجه شود به بالندگی و شکوفایی می رسد، در دیگر زمینه ها هم آینده سازان کشورمان قابلیت ها و توانمندی های خود را ثابت کرده اند ولی آن طور که باید مورد عنایت مسوولان قرار نگرفته اند.
اگر ورزش نزد مسوولان بلندپایه کشورمان جایگاه بایسته ای داشت نباید تیم ملی فوتبال ما در لیگ نخبگان آسیا در به در دنبال یک ورزشگاه با زمین چمن مناسب می گشت.
مرحوم ابراهیم رئیسی، رئیس جمهور پیشین کشورمان این واقعیت را احساس و دستور ساخت یک ورزشگاه آبرومند در پایتخت را صادر کرد اما با شهید شدن ایشان برنامه به شدت ضروری ساخت ورزشگاه در تهران راهی بایگانی و به فراموشی سپرده شد، ساخت ورزشگاه و توسعه ورزش همگانی که متضمن سلامتی جامعه است از هر طریق ممکن و توسط هر گروه و سازمان شایسته تقدیر است خاصه اگر بانی و حامی آن از طیف روحانی جامعه باشد.
فوتبال ما همان طور که اکثریت به اتفاق کارشناسان آگاه این رشته به آن اشاره داشته و دارند تنها دل خوش به واژه ایست که مدیران کنفدراسیون فوتبال آسیا، فدراسیون های تحت پوشش خود را ملزم به رعایت آن کرده اما در عمل به هیچ وجه اصول حرفه ای در آن رعایت نمی شود، فدراسیون فوتبال و باشگاه های ما چندین سال است برای تأمین نیازهای خود و رسیدن به خودکفایی خواستار حق پخش تلویزیونی بر اساس آن چه در همه جای جهان رایج است هستند ولی توجهی به این نیاز مبرم نشده است، وقتی تلویزیون که از هر ثانیه پخش مسابقه های فوتبال و آگهی های تجاری و تبلیغاتی آن میلیاردها تومان درآمد دارد چرا نسبت به خواسته های به حق نماینده های مجلس، مدیران باشگاه ها و رؤسای دیروز و امروز فدراسیون فوتبال بی تفاوت است؟
در اوضاع و احوال اقتصادی امروز جامعه اگر چند تیم مطرح تهرانی و شهرستانی باشگاه های ما که همواره مدعی قهرمانی بوده و هستند قید قهرمانی را زده و تصمیم بگیرند با تیم های امید خود راهی رقابت ها شوند تا تب فوتبال به روایت مرحوم مصطفی داودی، رئیس سابق سازمان تربیت بدنی پائین بیآید مشکلات برطرف و مسائل ورزش حل خواهد شد ؟
هُنر این است که از داشته هایمان به درستی استفاده ‌‌کرده و کمک کنیم تیم های پُرطرفدار فوتبال کشورمان صاحب ورزشگاه های اختصاصی شوند تا آبرو داری جایگزین آبرو ریزی شود.

دیدگاهتان را بنویسید