بحران مصرف انرژی و شکاف میان مسئولیت‌پذیری و برنامه‌ریزی

🔹اعلام قطع گاز ویلاهای خالی از سکنه در مازندران، تصمیمی است که در نگاه اول، اقدامی منطقی برای مدیریت بحران مصرف انرژی در شرایط برودت هوا به نظر می‌رسد. با این حال، این تصمیم بیشتر از آنکه راه‌حلی ریشه‌ای باشد، نشانه‌ای از ضعف در برنامه‌ریزی بلندمدت برای تأمین و مدیریت منابع انرژی است.

🔹چنین اقداماتی، هرچند در کوتاه‌مدت می‌تواند به کاهش مصرف گاز کمک کند، اما در بلندمدت مسئله را حل نمی‌کند؛ زیرا علت اصلی بحران، زیرساخت‌های ناکارآمد، عدم فرهنگ‌سازی برای مصرف بهینه و نبود سیاست‌های بازدارنده موثر در مدیریت مصرف انرژی است.

🔹قطع گاز ویلاهای خالی از سکنه، اگرچه ممکن است فشار بر شبکه گاز را کاهش دهد، اما مسائل دیگری را هم مطرح می‌کند. این تصمیم، بدون در نظر گرفتن استانداردهای توزیع عادلانه انرژی و شفافیت در شناسایی مشترکان پرمصرف، می‌تواند موجب بی‌اعتمادی عمومی شود.

🔹علاوه بر این، مصرف بالای انرژی در ویلاهای خالی و پرمصرف‌های خانگی تنها یکی از عوامل بحران است؛ مسئله اساسی‌تر، ضعف زیرساخت‌های توزیع و تولید انرژی در کشور است.

🔹مدیریت بهینه منابع انرژی، نیازمند سیاست‌های جامع و مدونی است که شامل بهینه‌سازی مصرف، توسعه انرژی‌های تجدیدپذیر و افزایش آگاهی عمومی باشد. بدون چنین سیاست‌هایی، تصمیماتی مانند قطع گاز تنها نقش مُسکنی موقت را ایفا خواهد کرد./چندثانیه

دیدگاهتان را بنویسید