✍️ عباس موسایی
فعال سیاسی اصلاح‌طلب

🔹رأی ۲۰۷نماینده مجلس به قانونی تحت عنوان « نحوه تصدی مشاغل حساس» را می توان بازنمای روایت جریان ضد اصلاحات از مفهوم وفاق ملی دانست. این نوع مواجهه مجلس با ایده وفاق، نشان می دهد که؛

۱. وفاق به روایت اصول گرایان یعنی علیرغم عدم پذیرش کاندیدای جریان ضد اصلاحات و عدم حضور نزدیک به پنجاه درصد از مردم در انتخابات، همچنان ما باید تعیین کننده باشیم!

۲. علیرغم تعامل حداکثری رئیس جمهور با مخالفان و تقدیم تصدی وزارت خانه های مهم به جریان مقابل رای مردم، مطالبات اصولگرایان، حد یقفی ندارند! یعنی از قضا سرکنگبین وفاق، ممکن است بر صفرای تمامیت خواهی بیفزاید.

۳. یعنی حتی اگر کسی چون محمد جواد ظریف، که نقشی مهم در ترغیب مردم به مشارکت در انتخابات، آن هم در زمانی که انتخابات و سیاست در وضعیت انجمادی و یخ زده بود، حق ندارد در دولتی که در شکل گیری آن نقش آفرینی کرده، عضویت داشته باشد، آن هم در شرایطی که کشور بیش از هر زمانی به دانش و تجارب اش، نیازمند است.

۴. یعنی امید به همراهی اصلاح ستیزان برای پیشبرد اصلاحات به بهای کنار نهادن وفاداران، راهی به دهی نخواهد برد. رئیس جمهور محترم التفات داشته باشند که وفاق را از مسیری که دیگران نیز تحت عناوینی دیگر در پیش گرفته و نتیجه ای نگرفتند، نیازمایند. وفاق بدون توافق رسمی و تعریف شده و صرفاً برآمده از انتظاراتی ذهنی و حدس و گمانی، نتیجه ای در پی نخواهد داشت. وفاق غیر رسمی و بی پشتوانه محکم و توافق اصولی یعنی آنکه، سهم می گیرند اما تعهدی ندارند!

۵. یعنی تقدیم بخش های موثری از دولت به مخالفان رای ملت، آنها را نه تنها نسبت به منافع و مصالح ملی ، آرام و متقاعد نمی کند، بلکه در هر بزنگاه و از هر فرصتی برای ایجاد فاصله بین دولت و حامیان و بی نصیب کردن دولت از وفاداران به رأی ملت، بهره گیری می کنند.

۶. یعنی ارسال پالس عدم تأثیر گذاری رأی ملت به جامعه ای که بیش از ربع قرن است در درون ساختار جمهوری اسلامی ایران بر اصلاح از درون پای فشاری می کند.

۷. یعنی تلاش در راستای تبدیل دولت وفاق ملی به دولت استحاله ملی.

۸. یعنی دولت وفاق ملی، نمی تواند با اخلاق سیاسی به مصاف قدرت اصلاح ستیزانه برود؛ مواجهه با سیاست ضد اصلاحی، تدابیری از جنس سیاست می طلبد و اخلاق سیاسی، در بهترین حالت، زینت سیاست است و نه مقوم، اساس و برسازنده تمامیت آن.

🔹و در پایان یعنی اینکه؛ اصول گرایان هر چند با هم تفاوت دارند، اما مصالح ملی در درجه ای پائین تر از مصالح جناحی برایشان اهمیت دارد.

دیدگاهتان را بنویسید