پدر کیوی ایران، حتی یک درخت کیوی هم ندارد

حمید (محمدعبداللّه) محسنی :
🔹سال ۱۳۶۱ شمسی بود. من قبل از دیدن کیوی مطالعات و دادههایی دربارۀ کشتوکار انواع میوه داشتم. میدانستم که مرکبات خواب زمستانی ندارند، شیرۀ گیاهی همیشه در آنها جریان دارد. وقتی سرما به زیر صفر میآید، شیرۀ گیاهی یخ میبندد و درخت منفجر میشود. بهعلت سرمای بسیار در سالهای ۱۳۴۲ و ۱۳۴۷ شمسی باغداران شمالی بیچاره شدند! خیلی آسیب و سختی دیدند.
🔹ببینید روزهای خیلی سختی را گذراندم. از سال ۱۳۶۳ خانهبهخانه میرفتم و با باغداران و کشاورزان شمالی حرف میزدم. میرفتم در خانۀ یک باغدار و میگفتم بزرگوار، من به شما ۵۰ نهال میدهم و هیچچیز هم از شما نمیخواهم! قول میدادم که میوهاش را هم خودم بخرم.
🔹مغازهبهمغازه میرفتم تا میوهفروشیها را به خرید و عرضۀ این میوه تشویق کنم. خود میوهفروشیها غالباً نمیشناختند. حتی بعد از شناخت کیوی و معرفی کامل، به من میگفتند میوهات را ببر، کسی از ما این چیزها نمیخرد! برای اینکه مردم دستکم یک بار ببینند و بخورند، به میوهفروشها میگفتم مجانی بردارید. میگفتم من پولی از شما نمیخواهم. گفتم هرکس آمد و هر میوهای خرید، شما یک کیوی را هم به او بدهید و با این میوه آشنایش کنید.