در سایه نبود نظام ارجاع و سامانه نوبت دهی و پذیرش برخط بیماران، مشکلات عجیب و همیشگی گریبانگیر بسیاری از بیماران مراجعه کننده از شهرستان‌های دیگر به تهران شده است.

بیمارهایی که با امید علاج شدن بیماری‌شان، صدها کیلومتر را پیموده‌اند، اما پشت درهای پر ازدحام، درگیر بلاتکلیفی‌اند.
بیمارانی که نه فقط با درد جسم، بلکه با اضطراب، ناامنی و بی‌پناهی دست و پنجه نرم می‌کنند حال باید در چادرهایی که زده‌اند منتظر رسیدن نوبت خود باشند.

کمبود تخت‌های بستری نسبت به مراجعات بیماران از سایر شهرها، نارسایی در نظام ارجاع، و فقدان سامانه نوبت‌دهی شفاف، موجب شده بیمارانی که نیازمند درمان فوری هستند، ساعت‌ها و حتی روزها در شرایطی اسفبار و ناایمن، در فضای باز بیمارستان‌ها منتظر بمانند.

پدیده اسکان بیماران و همراهان‌شان در چادر و کنار اتوبان، صرفاً یک مسأله رفاهی نیست، بلکه نمادی از یک بحران در ساختار مدیریتی نظام سلامت کشور است؛ بحرانی که نه تنها سلامت بیماران را تهدید می‌کند، بلکه کرامت انسانی آنان را نیز مخدوش می‌سازد. و البته به راحتی قابل درمان است.

بیرون از بیمارستان ها، روی آسفالت گرم و زیر نگاه بی‌تفاوت رهگذران، مردمانی خوابیده‌اند که نه گناهی دارند جز فقدان امکانات و سیطره فقر، نه بیماری‌ای جز بی‌توجهی.

نظام سلامت مریض؟

این چادرنشینی ها یک اتفاق نیست؛ یک سیستم معیوب است. بیمارستان رجایی که اخیرا رسانه ها گزارشهایی از آن زده اند، فقط یک نمونه است از ده‌ها مرکز درمانی که در آن، بیماران شهرستانی، مثل اجناس کهنه، پشت در رها می‌شوند.

• نظام ارجاع؟ وجود ندارد.

• سامانه نوبت‌دهی؟ فکرش را هم نکرده‌اند.

• همراه‌سرا؟ وعده‌ای بود که مثل بسیاری از وعده‌ها، در باد فراموشی گم شد.

وزارت بهداشت هر سال با بودجه‌های کلان، آمارهای درخشان می‌دهد، اما در عمل، بیماران روی زمین می‌مانند.

چادرنشینان نطام سلامت؛ سیستم پیشرفته که از عهده نوبت دهی بر نمی آید

پای پنجره های دودی

مسئولان در برج‌ها و هتل ها، همایش می‌گذارند و از پیشرفت‌های پزشکی حرف می‌زنند، غافل از اینکه بیرون از پنجره‌های دودیِ اتاق‌هایشان، مردم در چادرها جان می‌کنند. در حالی که مسئله حداقل در حوزه‌های نوبت دهی و موضوعات به راحتی قابل حل است.

بیمارانی که در پیاده‌روهای اطراف بیمارستان قلب شهید رجایی چادر زده‌اند، نه یک تراژدی منفرد، بلکه نمادی از یک معضل ساختاری در نظام سلامت ایران است. این صحنه‌ها تنها به یک بیمارستان محدود نمی‌شود؛ در بسیاری از مراکز درمانی بزرگ کشور، بیماران شهرستانی به امید درمان، به حاشیه‌نشینی در کلان‌شهرها محکوم شده‌اند.

اما پرسش اساسی این است: ریشه این معضل کجاست؟ آیا این وضعیت نشان‌دهنده فروپاشی نظام سلامت است یا صرفاً نتیجه مدیریت ناکارآمد؟

دیدگاهتان را بنویسید