✍️ روزبه علمداری

🔹بعد از یک ظلم آشکار بر محمد فاضلی یعنی اخراج از دانشگاه، اتهامات کارشناس برنامه تلویزیون بر او و قطع میکروفونش برای پاسخ به او، یک ظلم مضاعف بود. بنابراین، ترک جلسه، یک اقدام اعتراضی موثر و درست از جانب او بود. پرت کردن میکروفون نیز کار درستی نبود؛ اما قابل درک بود. ولی به یک نکته مهم باید دقت کرد: اگر پزشکیان این حرکت را می‌کرد، احتمالا از رأی دادن به او منصرف می‌شدم؛ چون سیاستمدار باید صبور و هوشمند باشد و در زمین تعریف‌شده حریف بازی نکند. ولی مگر فاضلی سیاستمدار است؟

🔹 فاضلی یک استاد دانشگاه است که مانند دانشجویان، هنرمندان، صاحبان کسب و کارهای مجازی، ورزشکاران و… به خاطر حضور پررنگ نهاد قدرت در شئون مخالف اجتماعی، قهرا پایش به سیاست باز شده است و حالا ممکن است رفتاری غیرسیاسی از او سر بزند، اشکال از او نیست، بلکه اشکال بر روندی است که در آن استاد دانشگاع هم عصبی می‌شود.

🔹پس نمی‌توان از فاضلیِ استاد دانشگاه همان توقعی را داشت که از خاتمی و روحانی و هاشمی و موسوی و کروبیِ سیاستمدار داشت. برای مقایسه، بیانیه سیاسی-تحلیلی کروبیِ ۱۴سال حصرکشیده را مقایسه کنید با اتفاق مناظره دیشب.

🔹 باید دید جامعه در این مورد چه می‌گوید؛ تا آنجا که من دیدم، اکثریت افراد همدل فاضلی‌اند. چون آنان هم هرکدام (به قول خود محمد فاضلی بعد از وقایع آبان۱۳۹۸) «چیزباخته» هستند؛ هرکس فکر می‌کند چیزی را از دست داده: منزلت، تحصیل، زندگی مرفه، سبک زندگی دلخواه، حق اعتراض و… . و طرف مقابل نیز زیر سوال است، چون صاحب همه امکانات و دارنده قدرت تقسیم منابع، اوست.

🔹 یک گروه هم کسانی‌اند که در پی این ماجرا، مدعی و طلبکار از خود فاضلی‌اند که چرا تو که روزنه گشا هستی و فلان وقت هم سکوت کردی، الان پرخاش می‌کنی؟ یعنی انگار فاضلی بخشی از «وضع موجود» یا حتی «بانی وضع موجود» قلمداد می‌شود!

🔹این گزاره به‌شدت غیراخلاقی و دور از انصاف است. چون موضع فردی چون فاضلی در قبال تک‌تک اعتراضات سال‌های اخیر معلوم بوده. اما مسأله اینجاست که همانطور که در مقابل قدرت حاکم وظیفه فاضلی نقد علمی و بیان مستدل اعتراضات خطاب به آن است، در برخورد با اعتراضات اجتماعی هم وظیفه او کمک کردن به جامعه برای بیان بهتر و بهینه‌تر اعتراض و آسیب‌شناسی اعتراضات است.

🔹 فاضلی وظیفه هورا کشیدن و هشتگ داغ کردن برای اعتراضات خیابانی یا دمیدن بر آتش خانمانسوز دوقطبی‌ها و کنش‌های رادیکال ندارد. به نظرم، این اشکال ناشی از اشتباه گرفتن جایگاه آکادمیک و مبارزه‌جویی سیاسی و یک آدرس غلط دادن است که ثمره آن تحکیم روندهای غلط موجود خواهد بود.

دیدگاهتان را بنویسید