جلال پور، فعال اقتصادی: اسفند ۱۴۰۲ بدترین اسفندی بود که در تمام زندگی کاریام تجربه کردم
قدیمها که تورم چنین فشاری نداشت، اخلاق حکمفرما بود
این روزها حتی اگر ۹۵ درصد نقدینگی داشته باشید، کسی حاضر نمیشود به اندازه ۵ درصد روی اعتبار شما حساب کند!
محسن جلال پور، فعال اقتصادی
در یادداشتی نوشت:
پای گلایهها و درددلهای یکی از دوستان نشستم. یک ساعتی بیوقفه نالید و از زمین و زمان بد گفت. در نهایت هم وقتي ديد من با ارامش گوش ميكنم و قصد آرام كردنش را دارم گفت: «کاش من هم مثل تو ارام بودم».
خیلی از این حرف ناراحت شدم و گفتم قضاوت درستی نیست. برایش چند مورد از گرفتاریهای سال ۱۴۰۲ تعریف کردم. بسیار متعجب شد و عذرخواهی کرد و گفت:«فکر نمیکردم این همه گرفتاری داشتهای، پس چرا به ما اطلاع ندادی؟»
گفتم: «فقط یک مورد را به فلانی گفتم و انتظار کمک هم نداشتم؛ چند روز تلفنش را پاسخ نداد».
خیلی ابراز تأسف کرد و ناراحت بود که چرا به او چیزی نگفتم. تشکر کردم و گفتم:« میدانی مشکل من چیست؟ مشکل این است که خیلی از رفقا پیش من میآیند و مشکلات خود را مطرح میکنند و من هم در حد توان خودم، سعی میکنم مشکلشان را حل کنم اما هیچکس انتظار ندارد که من مشکل داشته باشم. همه فکر میکنند من هیچ مشکل و گرفتاری ندارم.»
رفیق عزیزم دیگر چیزی نگفت؛ خداحافظی کرد و رفت اما حالا که ۱۰ روز از آغاز سال گذشته میگویم؛ اسفند ۱۴۰۲ بدترین اسفندی بود که در تمام زندگی کاریام تجربه کردم. هیچ وقت مثل یک ماه پایان سال گذشته، سختی نکشیدم و هیچوقت اینقدر احساس تنهایی نکردم.
همانطور که برای رفیقام تعریف کردم، ماه اسفند برای ما ماه جنگ بود. فشارهای همیشگی که وجود داشت اما بیثباتی نرخ ارز و فشارهای تورمی باعث شد همه معادلات بازارها به هم بریزد. همه سرمایه تاجر، اعتبار است اما این روزها اعتبار هیچ ارزشی ندارد.
قدیمها که تورم چنین فشاری نداشت، اخلاق حکمفرما بود و اهالی کسبوکار هم هوای همکاران را داشتند و هم جانب مردم را میگرفتند اما این روزها، کسبه که خود آنها نیز قربانی این شرایط هستند، قادر به حفظ اصول اخلاقی خود نیستند. مثلا قدیمها برای هر کسبوکاری ۲۰ درصد سرمایه نیاز بود و بقیه به حسن شهرت و اعتبار فرد مربوط میشد. اما این روزها حتی اگر ۹۵ درصد نقدینگی داشته باشید، کسی حاضر نمیشود به اندازه ۵ درصد روی اعتبار شما حساب کند.
کمکم احساس میکنم همه تجربیاتی که یک عمر در کسبوکار اندوختهام، دیگر به دردم نمیخورد. نه اخلاق ذرهای ارزش دارد، نه اعتبار در بازار به درد میخورد و نه کار سالم به نتیجه میرسد.
اقتصاددانان بارها گفتهاند که اخلاق و سجایای انسانی در شرایط تورمی رنگ میبازد و تاجر و کاسب سالمی که در چنین فضایی کار میکند، دیر یا زود یا ورشکسته میشود یا او هم اخلاق کسب و کار را زیر پا میگذارد.