قدم در راه بگذاریم
علی نصری، کارشناس سیاسی، در یادداشتی تلگرامی نوشت:
🔹 لحظهها تاریخیست. بر سر دوراهیای ایستادهایم که اجازه خطا به ما نمیدهد. چگونه به اینجا رسیدهایم؟ نمیدانم، یادم نیست.
🔹 یکی از این دو راه، از همان آغاز تاریک میشود. دورتر را که بنگریم ظلمات است. جاده در هر قدم تنگتر، باریکتر، پُر سنگ و کلوختر میشود؛ جاده «تحریم» است.
🔹 از پشت ظلمات، صداهایی شبیه سوت موشک یا آژیر خطر به گوش میرسد؛ امیدوارم که اشتباه میشنوم؛ گویا زوزه «جنگ» است.
🔹 از هر دو سوی جاده، عدهای سراسیمه میکوشند تا خارج شوند، به هر قیمتی، با هر هزنیهای؛ گویا جوانان وطناند که دارند مادرشان را ترک میکنند. عاصی شدهاند، به ستوه آمدهاند، دنبال یک مسیر راحتتر، هموارتر، عادیترند. اما لعنت به مهاجرت! تلخ است.
🔹 راه دوم چگونه است؟ نمیدانم، مهآلود است. از اینجا چیزی نمیبینم. از لابهلای مِه اما نوری نمایان است.
🔹 جاده صاف نیست. پُر از پیچ و خم است. هموار نیست، گِلآلود است. و هر قدم در آن دشوار است و سنگین.
🔹 همت میخواهد تا قدمهای محکم برداریم. دست در دستان هم نهادن میخواهد تا در مِه گم نشویم. اما ارزش رفتن را دارد.
🔹بیا رهتوشه برداریم
قدم در راه بیبرگشت بگذاریم…