زندگی نامه پیشکسوت والیبال

رحیم رحیم زاده

ناصر خویینی از جمله پیشکسوتان والیبال است.

او را بیشتر با نام خوئی می شناسیم ٬ این والیبالیست پیشکسوت متولد سال ۱۳۱۷ است .سال پیش ( ۱۴۰۲ )به دلیل شکستگی استخوان لگن تحت عمل جراحی قرار گرفت.در جمع های دوستانه کمتر حاضر می شود .از زندگی او می پرسم ٬ می گوید: با دارا بودن مدرک تحصیلی فوق دیپلم گمرک در اداره مرکزی گمرک کار می کردم. در گمرک مهرآباد ٬ شهریار ٬ ارشاد و جنوب تهران کار کرده ام .با درخواست شخصی با سابقه زیر ۳۰ سال (۲۹ سال و۵ ماه)بازنشسته شدم. می گوید آقای اکبر قادری را که می شناسی؟ با او در گمرک همکار و در تیم های باشگاهی همبازی بودم. متاسفانه حدود ۷ سال پیش همسرم بخاطر عمل جراحی قلب فوت شد .وقتی ناصر عزیز این مورد را بازگو می کرد ٬ لحظاتی سکوت کرد.بغض گلوی او را گرفته بود.انگار نمی توانست سخن بگوید.

گفتم روحش شاد و خدا صبرتان دهد.

او ادامه می دهد یک پسر و دو دختر دارد.پسرم پزشک است. دختر بزرگم فوق لیسانس میکروبیولوژی و مدرک PHD از کشور سوئد دریافت کرده و مدیر آزمایشگاه دانشگاهی در کشور سوئد است. دختر دوم من حقوق خوانده فوق لیسانس دارد٬ رشته تخصص اش جزا و جرم شناسی است. والیبال را از دبستان امیر اتابک وعلمیه که پشت مسجد سپهسالار قرار دارد شروع کردم.در دبیرستان هم عضو تیم والیبال بودم. در تیم های باشگاهی تهران جوان ٬بوستان و دارایی بازی می کردم. از تیم تهران جوان به تیم ملی پیوستم. آقای مجتبی مرتضوی و بنده دو بازیکنی بودیم که از آن تیم به تیم ملی انتخاب شدیم .مربی مان استاد جبارزادگان ( شادروان جبار زادگان ٬آقا جبار۲۸ تیرماه ۱۳۷۶ در تهران در گذشت) بود. در واقع او مربی تیم های تهران جوان ٬ بوستان و تیم ملی بود. با آقای اکبر قادری در تیم گمرک بازی می کردیم.قهرمان دستجات آزاد تهران بودیم.سال ۱۳۴۰ با تیم ملی به ترکیه رفتم .که شادروان حسن انصاری هم بازیکن تیم بود . به دلیل مشکل استخوان ترقوه ٬فاصله افتادن بین استخوان به بازی والیبال ادامه ندادم. اما تماشاچی و پیگیر والیبال بودم و هستم.