عصر وفاق و شب ستيز
✍️ عباس عبدي نوشت:
🔹شايد تصور نميشد كه رايآوري همه وزراي پيشنهادي آقاي پزشكيان در مجلس، موجب استنتاجهاي منفي ميان برخي منتقدان وضع موجود شود. در واقع شايد بتوان گفت كه داستان سوار شدن ملانصرالدين و پسرش بر الاغ بود كه به هر نحوي سوار آن شدند، مورد اعتراض و تمسخر عدهاي قرار گرفت.
🔹اگر كابينه پيشنهادي راي نميآورد به يك گونه تخطئه ميكردند، اگر حمايت نميشد، به گونه ديگر، حالا كه راي آورده و هماهنگي با مقام رهبري را هم نقل كرده به شكل ديگري نقد و حتي محكوم ميكنند. به نظرم فرهنگ و ادبيات وفاق در ميان بخشي از نخبگان ما همچنان در حاشيه يا غايب است. در واقع يكي از عللي كه تاكنون هم وارد فرآيند وفاق نشدهايم، فقدان زمينههاي همين فرهنگ است.
🔹اين كابينه محصول قدرت توافقسازي است. متاسفانه در گذشته هم كه جريان اصلاحات شكل گرفت ولي همچنان نزد فعالان سياسي و نخبگان، ادبيات ستيز باقيمانده از فرهنگ انقلابي بر ادبيات اصلاحات غلبه يافت و اين ادبيات يكي از مشكلات اصلي آن جريان شد. اكنون هم رسوبات آن ادبيات در ميان اصلاحطلبان رواج دارد كه جداگانه به آن خواهم پرداخت، ادبياتي كه در جريان تحولخواهان و براندازان و در سوي مقابل نزد تندروهاي اصواگرا به وفور و بيشتر ديده ميشود.
🔹تفاوت دو جريان وفاق و ستيز در اين است كه نقاط قوت ديگري را نقطه ضعف ميدانند. براي نمونه من از ابتدا هم به صورت عمومي ميگفتم كه اگر قرار باشد پزشكيان بر اثر خطاي محاسباتي انتخاب شود و ساختار سياسي از روي اجبار به آن تن بدهد، در چنين انتخاباتي شركت نميكنم، بلكه اين ساختار بايد آگاهانه آمادگي پذيرش او را داشته باشد. به علاوه معتقد بودم كه حتما بايد همه موارد را با مقام رهبري هماهنگ كنند.
🔹الگوي كنشگري قديم در همه گرايشهاي سياسي كه مبتني بر قاعده ستيز بود بايد تغيير مشي بدهند و با منطق وفاق و اجماعسازي مشي جديد خود را تعريف كنند. بايد فرآيند اعتمادسازي تكميل شود. حل مساله فيلترينگ، مساله زنان در اولويت قرار گيرد و در چارچوب توافق و وفاق حل شود يا در مسير حل شدن قرار بگيرد. در روزهاي آينده در اين باره خواهم نوشت.