✍️ عباس عبدی در یادداشتی در روزنامه اعتماد به حواشی و‌نقدها پیرامون «نامه‌ای به خاتمی» پاسخ داد:

🔹علت استمرارطلب دانستن اصلاح‌طلبان این نیست که مطالبات آنان کُندتر از تندروها است. علت ناتوانی در تحقق حداقل شعارها است. وظیفه یک حزب سیاسی طرح مطالبات نیست، این یکی از اشتباهات اساسی و اختلاف من و دوستان است.

🔹می‌گویند که این حرف‌های روزنه‌گشایان است. فرض کنیم که باشد. خوب آن را پاسخ باید داد و نه اینکه برچسب زد. این یکی از ایرادهایی است که باید به دوستان گرفت که بجای گفتگو از برچسب‌زنی استفاده می‌کنند. ولی چنین برچسبی هم درست نیست.

🔹به نظر من بخشی از دلایل (و نه همه دلایل آن) شکل‌گیری اراده ساختار به انجام انتخابات اخیر؛ محصول رویکرد تحریم و نه مشارکت در سه انتخابات گذشته بود.

🔹این که چرا از اسفند ۴۰۲ رسیدم به خرداد ۴۰۳ به علت تغییر خط‌مشی حکومت بود که کاملا هم منتظرش بودم و این را چند بار قید کرده بودم که سال ۴۰۳ سال ضرورت یک تغییر است و این رخ داد.

🔹آیا می‌توان وضعیت سیاسی حاکم بر جامعه خود در شهریور ۱۴۰۳ را مشابه اردیبهشت ۱۴۰۳ دانست؟ و معتقد بود که تغییری رخ نداده است؟ اگر این دو وضعیت را حاوی تغییر ندانیم به طور قطع قادر به گفتگو در قالب اصلاح‌طلبی نخواهیم شد.

🔹برخی دوستان معتقدند بر خلاف تحلیل من جبهه اصلاحات در این انتخابات نقش تعیین‌کننده‌ای داشت و هم در ۱۴۰۲ و هم در ۱۴۰۳ تصمیمات درستی را گرفته است. در باره تعیین‌کنندگی نقش آنان ضمن همه احترام به دوستان با این برداشت موافق نیستم.

🔹یکی از نقدهای جدی من که کمتر به آن پاسخ داده شد، فقدان تحلیل جامع و به‌روز از شرایط کشور است. تحلیلی که ادبیات سیاسی دوستان نیز با آن تطابق داشته و هماهنگ باشد.

🔹اکنون در مقام انتخاب ادبیات سیاسی مناسب و کارامد برای اصلاحات هستیم. این نکته را هم اضافه کنم که بخشی از این ادبیات رادیکال محصول ناکارامدی اصلاحات است که این نیروها از آن عبور کرده‌اند.

🔹سیاست با تعریف کلمات و اصطلاحات آغاز نمی‌شود بلکه با تعریف آنها به پایان می‌رسد.

دیدگاهتان را بنویسید