بیراهه انتقال پایتخت
روزنامه دنیایاقتصاد نوشت:
🔹طرح مدنظر مسعود پزشکیان برای نجات تهران از ابرمشکلات شهری و سکونتی که تحت عنوان «انتقال پایتخت» مطرح شده، یک پازل ۶ تکهای است.
🔹تکه اول این پازل، «تعیین تکلیف قانون سال ۹۴» است که با عنوان «امکانسنجی انتقال مرکز سیاسی و اداری کشور و تمرکززدایی از تهران» تصویب شد اما تا امروز، تعلیق مانده است.
🔹مطالعاتی که از سال ۹۴ تا ۹۹ در پی آن قانون، توسط شورایی مرکب از معاون اول دولت وقت و ترکیبی از وزراء در قالب شورای تصمیمگیر، انجام شد، به انتقال پایتخت، «نه» گفت.
🔹با این حال، رای نهایی برای تعیین تکلیف فرجام قانون انتقال پایتخت به «کرونا» خورد.
🔹دولت پزشکیان میتواند به جای طراحی صورت مساله موازی، سرنوشت آن مطالعات را پیگیری کند.
🔹شرط دوم برای اجرای طرح «انتقال پایتخت»، پاسخ به این سوال است: آیا تضمینی برای حل ترافیک، آلودگیهوا، تراکم جمعیت و هزینه مسکن در تهران، با انتقال پایتخت وجود دارد؟
🔹پاسخ این پرسش، منفی است چون «جمعیت اداری و سیاسی» ساکن در تهران، کمتر از ۲۵ درصد جمعیت پایتخت است که خروج آنها، همه مشکلات را به صورت کامل حل نمیکند.
🔹تکه سوم پازل اما مهمتر است؛ «آیا پایتخت جدید به سرنوشت تلخ پایتخت فعلی مبتلا نخواهد شد؟»
🔹پاسخ این پرسش، مثبت است چون، اداره کشور با دستفرمان «تمرکزگرایی امکانات و خدمات و مراکز شغلی در تهران به عنوان پایتخت»، بعداز مدتی از تاسیس پایتخت جدید، مهاجرتها به پرتاب مشکلات پایتختی به نقطه جدید منجر خواهد شد.
🔹شرط دیگر انتقال پایتخت به هزینهها، مدت زمان انتقال و از همه مهمتر، شناسایی نقطهای در کشور که در قد و قواره پایتخت باشد، برمیگردد.
🔹تکه پنجم پازل انتقال پایتخت، تجربه کشورها در این رخداد است که از ۲۴ کشور مورد بررسی، اغلب به اهداف اولیهشان نرسیدهاند.
🔹در بررسیهای «دنیایاقتصاد» مشخص شد، «راه اصلی نجات تهران از مشکلات، نه انتقال پایتخت که یکپارچهسازی مدیریت شهری تهران و حومه در کنار توزیع قدرت تصمیمگیری در سطح استانها و همچنین توزیع امکانات در پهنه کشوری» است.