🔹چند مشاهده نگران‌کننده درباره بازار کار زنان وجود دارد. مشاهده نگران‌کننده اول، زنانه شدن فقر در کشور است. به‌خصوص زنان سرپرست خانوار که براساس آمارها فقیرترین فقرا در کشور محسوب می‌شوند.

🔹در هر پدیده‌ای مثل مهاجرت، مسکن، اشتغال و جرائم و… وضعیت زنان نگران‌کننده‌تر است.

🔹مشاهده دوم این است که زنان کارگر نخستین قربانیان بازار کار در شرایط رکود اقتصادی هستند. به این معنی که وقتی اقتصاد گرفتار رکود می‌شود، زنان زودتر از مردان در مسیر خروج از بازار کار قرار می‌گیرند.

🔹مشاهده سوم این است که بازار کار در مشاغل سخت هم زنانه شده است. به‌طور مثال این روزها سهم زنان در بازار کار کشاورزی افزایش یافته، در حالی که کشاورزی اصولاً کاری مردانه است. اما گزارش‌ها چه می‌گویند؟

🔹گزارش سازمان‌های دیده‌بان فقر و بانک جهانی تایید می‌کند که حدود ۶۰ درصد مردم ایران زیر خط فقر زندگی می‌کنند و ۵۰ درصد از آنها در فقر مطلق به سر می‌برند.

🔹برای زنانی که در فقر مطلق هستند، بقا تنها اولویت است. در چنین شرایطی آمارهای رسمی گویای این است که در خانوارهای ایرانی، مصرف گوشت قرمز ۶۵ درصد و برنج ۳۴ درصد کاهش یافته و مشخص است که فقر چه چهره زشتی از خود نشان داده است.

🔹در نبود سازوکارها و نهادهای اجتماعی که برای دسترسی عموم به خدمات اجتماعی تلاش کنند فقر تنها ابعاد اقتصادی ندارد.

🔹فقر زنانه ویژه در ایران به عدم دسترسی به خدمات سلامت و تحصیل و همین‌طور احساس شرم و افسردگی‌های طولانی‌مدت و معادل‌انگاری آن در پیوند با بزه و تخلف گره می‌خورد.

🔹زنانه شدن فقر به وضعیت ازدیاد روزافزون فقر میان زنان در کشورهای مختلف اطلاق می‌شود که به افزایش نابرابری میان سطح زندگی زن و مرد به دلیل شکاف جنسیتی می‌انجامد. این اصطلاح را نخستین‌بار دایانا پیرس در سال ۱۹۷۶ مطرح کرد.

🔹زنان کارگر نخستین قربانیان بازار کار هستند زیرا در مشاغل کم‌کیفیت و آسیب‌پذیر حضور زنان بیشتر است. یعنی سهم زنان در مشاغل و حقوق ثابت به مراتب کمتر از مردان است.

🔹بنابراین در هر شوکی که به وجود می‌آید، چون مشاغل آسیب‌پذیر زودتر با بحران مواجه می‌شوند و از بازار بیرون می‌روند، نیروی کار این نوع بنگاه‌ها هم زودتر از بازار خارج می‌شود. به طوری که در زمان کرونا نیز زنان شاغل بیشتر از مردان کارشان را از دست دادند.

🔹اقتصاددانان می‌گویند یکی از مشکلات این است که در کشور رویکرد توسعه‌ای وجود ندارد و سیاست‌گذاران زن را به عنوان نیروی کاری که دوشادوش مرد باید کار کند و از رشد اقتصاد هم سهم داشته باشد در نظر نمی‌گیرند بنابرین در قوانین کشور نیز مسائل زنان در اولویت قرار نمی‌گیرد.

🔹نگاه بدنه قدرت و کشور به زنان، رویکردی صحیح نیست. البته نمی‌توان گفت که مردان قصد دارند به‌طور سیستماتیک زن‌ها را از کار حذف کنند اما گویا به این دلیل که قدرت در دست مردهاست، به نوعی اقتدار نیز دست آنهاست.

🔹در جامعه‌ای که روزبه‌روز فقیرتر می‌شود، هستند زنانی که فقر را به صورتی خشن‌تر تجربه می‌کنند. مردان فقیر دست‌کم تحقیر نمی‌شوند و تبعیض کمتری می‌بینند اما زنان و به‌خصوص زنان سرپرست خانوار، در معرض آسیب‌های بیشتری هستند.

دیدگاهتان را بنویسید