این یادداشت را جدی نگیرید
✍️ یادداشت های غیرواقعی روزانه رئیس دولت چهاردهم با عنوان “دغدغه های مسعود” که این روزها در شبکه های اجتماعی حسابی فراگیر شده است
جمعه، ۲۵ آبان
🔹امروز را فرهنگی بستیم و همراه صالحیهای دولت بودیم. فرصتی دست داد تا جناب آقای [محمدعلی] موحد [حقوقدان، مورخ، عرفانپژوه و ادیب] را ببینم و حال و احوال ایشان را جویا شوم. از چهرههای فرهنگی ارزنده کشور هستند و در ایام انتخابات امسال هم از من حمایت کردند. خدا را شکر حالشان خوب بود. دیدار با ایشان از اتفاقات بینظیر زندگیام بود [گمانم ریاستجمهوری یک مزایایی هم داشته باشد]. با استاد ترکی هم صحبت کردیم، اما چون سیدعباس صالحی [وزیر فرهنگ] ترکی بلد نیست، برگشیتم به فارسی که حوصله آقای وزیر سر نرود. هرچه باشد ایشان برنامه را تدارک دیده بود. چند کتاب هم از استاد موحد هدیه گرفتم که واقعا روزم را ساخت.
🔹تا در حال و هوای کتاب بودم، همراه بچهها و نوهها رفتیم شهر کتاب [مرکزی تهران]. آقای فیروزان [مدیرعامل شهر کتاب] هم بود. واقعا تأسیس این شهر کتابها کار خیر و مهمی بود که آقای فیروزان از خودش به یادگار گذاشت. درست است که الآن در برخی شهر کتابها، بیش از کتاب، وسایل ادایی به فروش میرسد، اما باز هم بهانهای است که مردم با کتاب بیشتر انس بگیرند. با مردمی که در شهر کتاب بودند هم صحبت و گفتوگویی داشتم. یکی از حضار اصرار کرد که اول کتابی که در دست داشت، یادداشتی بنویسم. حواسم به اسم کتاب نبود. نوشتم «قول میدهم که هیچ وقت وعده دروغ ندهم و با مردم عزیز ایران صادق و مهربان باشم.» بعدش در عکسها دیدم کتابش «۱۹۸۴» [رمان معروف جورج اورول] بوده. امیدوارم کیهان و دوستانش سوءبرداشت نکنند.
🔹بازدید از نمایشگاه صنایع دستی هم داشتیم که خوب بود و خوش گذشت. البته بازدید از نمایشگاه قبلا بیشتر میچسبید، میتوانستیم خرید کنیم، اما حالا نه مردم اجازه میدهند خرید کنیم و میخواهند هدیه بدهند که اینجوری دل خودم هم راضی نیست، نه تیم حفاظت موافقند چیزی بگیریم، البته که همین را بهانه میکنیم [که هدیهها را نپذیریم]. به آقای صالحی امیری [وزیر گردشگری و میراث فرهنگی] گفتم که اگر اوضاع مملکتداری ما خوب بود، با همین صنایع دستی و گردشگری باید مملکت را میچرخاندیم. همین ترکیه را برایش مثال زدم که چقدر درآمد دارد.
🔹عصر شنیدم که گروسی از تهران خارج شده است. در نمایشگاه [صنایع دستی] خیلی گشتم یک شانه چوبی برایش هدیه بخرم، اما فکر کردم تیم حفاظتش در این اوضاع منطقه بعید است اجازه دهند [که هدیهای از ما قبول کند]. [رافائل گروسی] از چند تا از مراکز اتمی ما بازدید کرده است. به آقای اسلامی [رئیس سازمان انرژی اتمی] گفتم که قضیه فتوا[ی رهبری مبنی بر حرام بودن ساخت و استفاده از سلاح هستهای] را مجددا یادآوری کند و بگوید که ما سمت ساختن بمب نخواهیم رفت. خودم هم در دیداری که [با گروسی] داشتم، این را گفتم. در این شرایط پرتنش که زمزمههای تشویق برای حرکت به سمت سلاح هستهای بلند شده، این تأکید از سمت ما میتواند خطرات امنیتیشدن را کم کند. آقای لاریجانی هم در لبنان حمایت ایران از موضع این کشور در صلح یا مقاومت را عنوان کرد.
🔹در مورد دیدار آقای ایروانی [سفیر ایران در سازمان ملل] با [ایلان] ماسک [کارآفرین معروف آمریکایی و از اطرافیان نزدیک ترامپ] هم گزارشها را دیدم. آمریکاییها هم موضع سکوت گرفتهاند. شاید مسأله تعامل با دشمن را از این طریق حل کنیم. باید دید که این مذاکرات به کجا میرسد؟ یاد مرحوم عسگراولادی خودمان افتادم. یک آدم جوانی شبیه ایشان داشتیم، میتوانستیم بفرستیمش با ماسک صحبت کند. جوانهای کارآفرینمان متأسفانه به دولت روی خوش نشان نمیدهند. حق هم دارند، زیاد اذیتشان کردهایم.