این یادداشت را جدی نگیرید

✍️ یادداشت های غیرواقعی روزانه رئیس دولت چهاردهم با عنوان “دغدغه های مسعود” که این روزها در شبکه های اجتماعی حسابی فراگیر شده است.
پنجشنبه، ۱۵ آذر
🔹بعد از نماز صبح خواستم کمی ورزش کنم. دیدم [هوا، مثل بیشتر اوقات] آلوده است. منصرف شدم. در عوض به آقای [محمدرضا] عارف [معاون اول رئیسجمهور] پیام دادم که طرح انتقال پایتخت به کجا رسید؟ خوب نیست که ما هم [برای بهتر شدن هوا] منتظر باد و باران بمانیم. مخصوصا که با تبلیغ روی قطع مازوتسوزی سطح انتظارات [بهحق مردم] بالا رفته است.
🔹خوزستان زلزله آمد. شدتش کم نبود. خانههای مردم و راهها آسیب دیدهاند، اما خدا را هزار بار شکر [تا این لحظه] خسارت جانی نداشتهایم. تأسیسات نفتی و سدهای [ی کارون] هم آسیب ندیدهاند. برای پیگیری وضعیت با [سید] محمدرضا مولیزاده [استاندار خوزستان] تماس گرفتم.
🔹از دکتر [محمدرضا] ظفرقندی [وزیر بهداشت و درمان] احوال «آن یکی» [مهندس میرحسین موسوی] را پرسیدم. خبر داد که بهتر است و خوشبختانه از بیمارستان مرخص شده است. توصیههای [پزشکی] لازم را گفتم. گفت که خودش هم حواسش هست.
🔹نگرانی برای غزه و لبنان کم نشده، سوریه هم علاوه شد. وضعیت خیلی وخیم شده است. تکفیریها دارند پیشروی میکنند. بخشهایی از دو استان مهم دیگر سوریه [حمص و دیرالزور] را گرفتهاند. هدفشان معلوم است. میخواهند محور مقاومت را در هم بشکنند و نقشههای پلید رژیم [صهیونیستی] را اجرا کنند. اما به لطف و یاری خدا اجازه نمیدهیم. خدا کند بتوانیم مانع شویم که برخی کشورهای منطقه از این شرایط ماهی بگیرند.
🔹بحث و گفتوگو درباره قانون حجاب [و عفاف] در سطوح مختلف دارد دنبال میشود. آقای بانکیپور [نماینده و عضو کمیسیون فرهنگی مجلس] در تلویزیون توضیح داده که دیگر قرار نیست با کسی در خیابان برخوردی صورت بگیرد. دیگر این را نگفته که در عوض برخوردهای بدتری صورت میگیرد. فائزهخانم [هاشمی] هم صحبتهایی داشت و گفت که این قانون طالبانی است. لحنش مثل اغلب اوقات تاحدی تند بود. به هر حال تأکید ما این است که این قانون به نفع مصالح و خیر عمومی کشور و مردم باید اصلاح شود. إنشاءالله از دل این تعاملات به نقطه مطلوب میرسیم.
🔹امروز توانستم یک ساعتی با خیال [نهچندان] راحت نهجالبلاغه بخوانم. با بچهها [فرزندان و نوهها] هم وقت گذراندم. با هم زیارت [حضرت زهرا (س) و زیارت عاشورا] خواندیم و عزاداری کردیم. دلم برای دورهمیهای این شکلیمان تنگ شده بود. دعاگوی همه شما عزیزان بودم. شب را هم برای عزاداری به بیت [رهبری] رفتم. سیدمحمد خاتمی را هم خیلی ویژه دعا کردم که این روز را در تقویم کشور تعطیل رسمی کرد.