✍️ حمید ابوطالبی، معاون سیاسی دفتر رئیس‌جمهور در دولت حسن روحانی

‏ 🔹 «سمتِ درستِ تاریخ»، ایستادن در کنار ملّت و برداشتن تحریم‌ها و کاستن از فشارهای بی‌امانی است که صدای شکستنِ استخوان‌های مردم از آن به گوش می‌رسد؛ نه پیوستن به روسیه و چین، و افزایشِ فشار و تحریم و… مسیری که حتی چین و روسیه هم، از زمان انتخاب رییس‌جمهور جدید آمریکا، با تلاش فراوان برای تامین منافع ملی خود از طریق نزدیکی و حل مشکلات با آمریکا اتخاذ کرده‌اند.

🔹 وضعیتی که بر عکس آن، دیپلماسی ایران می‌کوشد تا در مسیری مخالف با منافع ملی و همچنین جریانِ جهانی، نمایشی کاملا مصنوعی به مرحله اجرا در آورده و آن را «سمتِ درستِ تاریخ» قلمداد نماید.

‏در این راستا، ظاهرا دو اقدام ویژه در دستور کار دیپلماسی کشور قرار گرفته است:

‏الف)سفر به چین: ‏سفر وزیرخارجه ایران به چین، پیش از مراسم تحلیف ترامپ، نخستین گام از این «دیپلماسیِ نمایشی» و «سرابِ سمتِ درست تاریخ» است. سفری دو روزه، که با نوشتن مقاله‌ای با انعکاس پایین در پکن آغاز گردید و با کمال تاسف، وزیرخارجه ایران در خلال این سفر، در هیچ سطحی بالاتر از وزیر خارجه چین پذیرفته نشد!

🔹 مقاله‌ای عجیب که در آن اظهار داشته است: «اگرچه برخی کشورها، تلاش می‌کنند تا با تحریف حقایق تقسیم موهومانه و جعلی جهان به «دموکراتیک» و «غیردموکراتیک» و با توسل به اهرم «تحریم»، «فشار» و «استانداردهای دوگانه» کشورها را محدود و مجبور به انتخاب ارزش‌ها و منافع موردنظر خود نمایند؛ ایران و چین برای مقابله با یکجانبه‌گرایی و قلدرمآبی، همواره در سوی توسعه و رفاه و همکاری و دوستی بین کشورهای “جنوب جهانی” و در “سمتِ درستِ تاریخ” خواهند ایستاد».

🔹 و مصاحبه‌ای عجیب‌تر در بدو ورود به چین که طی آن می‌گوید: «در سال جدید میلادی بحث هسته‌ای ایران با یک وضعیتی مواجه می‌شود که نیازمند آن است که مشورت‌های بیشتری با مقامات چین در این ارتباط داشته باشیم. باید آمادگی داشته باشیم برای چالش‌هایی که در سال جدید میلادی خواهد بود، هم در منطقه هم در سطح بین‌المللی هم در حوزه شورای امنیت و هم در رابطه با روابط دوجانبه؛ و هدف این است که برای مقابله با این چالش‌ها با هم هماهنگی بیشتری پیدا کنیم… و در پایان سفر نیز می‌آورد: شراکت راهبردی ایران و چین، آهنین است!»

🔹 غافل از اینکه چینی‌ها حاضر به هیچ‌گونه هماهنگی برای مقابله با هیچ‌یک از این چالش‌ها نیستند؛ زیرا چین: اساسا مخالف با هرگونه اشاعه هسته‌ای است؛ با آمریکایی‌ها آمریکایی، با عرب‌ها عربی، و با ایرانی‌ها ایرانی می‌رقصد؛ و حتی با روسیه، که شریک کهن و استراتژیک پکن است، حاضر نیست در ساختار روابط استراتژیک خود همراه شود. آنچه که به وضوح در «خبر معمولیِ پایان سفر» رخ نمایانْد.

‏ب) سفر به روسیه: ‏گام دوم در این مسیر، سفر آتی رییس‌جمهور کشورمان به روسیه یکی دو روز پیش از مراسم تحلیف و روی کار آمدن ترامپ است تا در خلال آن، با امضای سند جامع همکاری‌های بلندمدت ایران و روسیه، تصویری از اتحاد ایران با روسیه هم به نمایش گذارده شود.

🔹 آنچه که هم روسیه و هم چین از آن حذر نموده؛ می‌کوشند با حضور حداقلی، در این مراسم مشارکت جدی نداشته؛ و روابط خود با آمریکا را در آغاز ریاست‌جمهوری ترامپ به مخاطره نیندازند.

🔹 ‏در این مسیر، جناب آقای پزشکیان، که: نه انتخاب دونالد ترامپ به ریاست‌جمهوری را تبریک گفت؛ نه تاکنون تلاشی برای رفع تحریم‌های روزافزون کرده؛ نه قبول کرده با پذیرش مذاکره مستقیم و جامع با آمریکا، برای حل بحران و جلوگیری از درگیری و لغو تحریم‌ها و تامین منافع ملی ایران اقدامی کند؛ و نه برای جلوگیری از اسنپ‌بک در شورای امنیت دست به اقدامی زده است؛ با این دیپلماسی نمایشی راهی را برخلاف قول خود در انتخابات برگزیده که تفاوتی با سیاست خارجی دولت پیش از خود، البته با توجه به تحولات عظیم منطقه، نخواهد داشت.

🔹 ‏ایشان باید بدانند که راه سخت تحول و تغییر در کشور، از تحول در سیاست خارجی می‌گذرد؛ و در این صورت است که مردم، دوباره به صحنه آمده و پشتیبان دولت خواهند شد. چراکه پس از غزه و لبنان و سوریه، و اکنون حمایت‌های ایدئولوژیک! از یمن؛ فراغتی از «میدان» پدید آمده، هوای «دیپلماسی» وزیدن گرفته، و می‌توان سَری هم به تحریم‌های روبه‌فزونی مغرب زمین، معضلات روبه‌رشد ایران با غرب، اسنپ‌بک قریب‌الوقوع، وعده‌های جناب رییس‌جمهور در رفع تحریم‌ها برای نجات اقتصاد کشور و… و دیگر بحران‌های سیاست خارجی کشور زد.

دیدگاهتان را بنویسید