✍️ یادداشت های غیرواقعی که البته مبتنی بر اتفاق های واقعی روزانه رئیس دولت چهاردهم است، با زبانی طنز با عنوان “دغدغه های مسعود” که این روزها در شبکه های اجتماعی حسابی فراگیر شده است

پنج‌شنبه، ۲۰ دی

🔹خدا را شکر، لبنان بالاخره از مرحله تعیین رئیس‌جمهور عبور کرد. بیش از دوسال بود که در تعیین رئیس‌جمهور باقی مانده بودند و توافق نمی‌کردند. لبنان از ما هم بیشتر به وفاق نیاز دارد، ولی من تا زمانی که خودمان به وفاق نرسیم، رویم نمی‌شود درباره وفاق برایشان صحبت کنم. البته کسی هم دعوتم نکرد [برای سخنرانی] ولی من همیشه برای [صحبت درباره وفاق] آماده‌ام.

🔹امروز که در همایش وفاق شرکت کردم، دقیق فهمیدم که اوضاع خودمان هم خوب نیست و کسی از این شرایط وفاق راضی نیست، به جز همین چند تا از بچه‌های دور و بر. [صادق] زیباکلام هم با وجود اینکه در همایش آمده بود، ناراضی بود و مصادیق وفاق را دیدارهایی می‌دانست که من انجام نداده‌ام. بعد از این برنامه که در کتابخانه ملی بود، رفتیم فرهنگستان علوم که همان کنار بود و با اعضای فرهنگستان هم‌کلام شدم. اگر برنامه‌ام خالی بود، سری به باغ کتاب و [باغ]موزه دفاع مقدس هم می‌زدم. تپه‌های عباس‌آباد خیلی خوب است، ولی چرا فقط در تهران؟ باید در هر شهر یک تپه عباس‌آباد داشته باشیم، حتی اگر آن شهر تپه نداشته باشد.

🔹افتتاحیه بیمارستان [مرحوم] آقای هاشمی [رفسنجانی] هم بود که به همت فاطمه هاشمی و بنیاد بیماری‌های خاص ساخته شده است. در تابستان یک بیمارستان از همین مجموعه با ۷۰ تختخواب را افتتاح کردم و الان این بیمارستان ویژه سرطان را. بسیاری از بزرگان کشور در مراسم یادبود آقای هاشمی حضور داشتند؛ مثل آقایان ناطق [نوری، رئیس مجلس سابق]، [حسن] روحانی [رئیس جمهور عمده دهه نود]، سید حسن آقا [خمینی] و … بعد از برنامه گفتم که جای آقای خاتمی خالی بود. گفتند که به ایشان اجازه داده نشده که حاضر شوند. آن‌وقت زیباکلام انتظار دارد من با آن یکی [میرحسین موسوی] برای وفاق دیدار کنم. همان‌طور که باید روی زمین حرف زد، باید روی زمین هم وفاق کرد، نه روی هوا [تهران از ابتدای سال فقط ۵ روز هوای پاک داشته است].

🔹یک جلسه هم با مدیران شرکت‌های فولادی داشتم. گفتم سیاست توسعه غلط بوده و برای رفع ناترازی انرژی که گریبان‌گیر همه شده است، باید سرمایه‌گذاری کنیم و شرکت‌های فولادی هم باید پیش‌قدم باشند. بابت قطعی برق ۱۷۵ همت [=هزار میلیارد تومان] ضرر ایجاد کرده‌ایم. اگر کارخانه‌های فولاد را در سواحل مکران ساخته بودید، هم منطقه توسعه پیدا می‌کرد، هم آب دریا شیرین می‌شد، هم برای صادرات نیاز به کامیون نبود و هم به همین یک دلیل راه‌آهن جنوب شرق به مرکز کشور توسعه پیدا می‌کرد.

🔹بعدازظهر عازم سیستان و بلوچستان شدم. قبل از من تعدادی از اعضای کابینه [دولت] به استان رفته بودند و کارهایی هم کرده بودند. خانم صادق [وزیر راه و شهرسازی] وضعیت پروژه‌های چند جاده را بررسی کرده بود. ماشاءالله استان نیست که، [سیستان و بلوچستان] خودش یک کشور است. وزرای آموزش و پرورش و میراث فرهنگی و نیرو و … هم رفته‌اند. برای وفاق زیاد و کدورت‌زدایی دیرینه باید سربازان وفاق هم زیاد باشند.

🔹این بار در جنوب استان قرار است بازدید و ملاقات داشته باشیم. تمرکز دولت را روی مَکُران گذاشته‌ایم. اینقدر به اینجا اعتقاد دارم که به عنوان گزینه‌ای برای پایتخت هم به آن نگاه می‌کنم. شاید بتوانیم اینجا را به رقیب دوبی تبدیل کنیم. البته اول یا باید فرودگاه خوبی برایش بزنیم یا باید جاده فرودگاه تا منطقه آزاد چابهار را چند بانده کنیم، وگرنه مردم پایتخت تلف می‌شوند. جاده خطرناکی‌ست. بحث عدالت آموزشی را مطرح کردم و گفتم داریم تلاش می‌کنیم که کاری کنیم تا سطح آموزش در اینجا با مدارس شمال شهر تهران فرقی نداشته باشد. خیلی عالی می‌شود. خدا را چه دیدید شاید اگر پایتخت را آوردیم اینجا، مدارس شمال شهر هم آمدند. هوایش هم [در زمستان] خیلی خوب است و نیازی به کاپشن هم ندارم.

دیدگاهتان را بنویسید