پس کِی می‌رسد بادمجان‌های‌تان؟! / آقای رئیسی، قدری از سرعت «قطار پیشرفت» بکاهید!
یک سال پس از آن تصویر با این نوشته «…حداقل به اندازۀ رشد یه بادمجون به دولت رییسی وقت بدین» این پرسش در جامعه مطرح است که پس بادمجان ها کی می رسند با این وضعیت ارز و سکه و اقلام خوراکی و امید اجتماعی؟

امروز بر عکسی مکث می‌کنیم که سال گذشته توجه کاربران را به خود جلب کرد و مدام بازنشر و به آن ارجاع می‌شود.. یکی از حامیان فعال آقای رییسی در واکنش به انتقادات از دولت تازه بر سر کار آمده – که معتقد بود بی‌برجام و با نگاه به شرق و با حذف نیروهای قدیمی و ترجیح مدیران ارزشی و وفادار بر تکنوکرات‌ها و بوروکرات‌ها- کاری می‌کنند کارستان ولی در تأمین مایحتاج اولیه مردم هم با مشکل رو به رو شدند تصویری از خود را با این نوشته – بی‌پرخاش و اهانت و با ادبیاتی نرم – در دست به نمایش گذاشت و اصطلاحا هم‌رسانی کرد: «آیا می‌دونید اگر ۵ ماه پیش بادمجون رو کاشته بودین هنوز هم وقت برداشت نشده بود؟ خواستم بگم حداقل به اندازه‌ی رشد یه بادمجون به دولت رییسی وقت بدید».

پس کِی می‌رسد بادمجان‌های‌تان؟!

یک سال پس از آن و با افسار گسیختگی قیمت دلار و سکه و اقلام خوراکی و کاهش فاحش سرمایه اجتماعی و ابهام دربارۀ آینده و سرخوردگی در جامعه خود آقای رییسی نه از مزرعۀ بادمجان که مدام از حرکت شتابان «قطار پیشرفت» می‌گوید. طَبَق‌های حامیان و مبلغان اما برای عرضۀ این بادمجان‌های رسیده خالی است و مثل یک سال‌ونیم گذشته هم نمی‌توانند بگویند بادمجان نیز یک سال بعد می‌رسد، صبر کنید! کما این‌که دربارۀ محقق نشدن وعدۀ یک میلیون خانه در سال نیز معاون ایشان -که معمولا حرف‌های بامزه‌ای می‌زند- توضیح داده گفته بودند «چهار میلیون در چهار سال نه یک میلیون در یک سال» یعنی نه حالا که یک روز مانده به پایان کار دولت ابراهیم رییسی در ۱۱ مرداد ۱۴۰۴ خانه‌ها را بشمرید و اگر آن روز سه میلیون و ۹۹۹ هزار و ۹۹۹ تا بود و ۴ میلیون نشده بود ایراد بگیرید چون ظاهرا مثل برخی محصلین که کل کتاب را می‌خواهند شب امتحان بخوانند ۴ میلیون خانه را گذاشته‌اند روزهای آخر دولت!

بامزه این‌که خود وزیر جدید راه و شهرسازی ( مهرداد بذرپاش) در همان جلسۀ رأی اعتماد ۱۶ آذر آب پاکی را ریخت روی دست کسانی که وعدۀ ابراهیم رییسی را جدی مطالبه می‌کردند و گفت ۴ میلیون خانه یعنی ۴ میلیون ضرب در ۱۰۰ (‌متراژ متوسط) ضرب در ۷ میلیون (قیمت تمام‌شده هر متر مربع با توجه به تورم سال‌های اخیر) و خواست یک عدد ۲۸ بگذارند و ۱۴ تا صفر هم مقابل آن تا ببینند از کل بودجه هم بیشتر می‌شود!

از بحث بادمجان دور نیفیتم! طعنه به مثال بادمجان واکنش به استهزای تشبیه توافق برجام به باغ سیب و گلابی هم هست چون حسن روحانی رییس جمهوری پیشین در واکنش به دلواپسان مخالف توافق که مدام می‌پرسیدند «چی شد پس» و در آبان ۹۵ و یک سال بعد از برجام در اراک گفته بود: «ما غاصب را از باغ خود بیرون کردیم و درهای باغ به روی مردم باز شده ولی عده‌ای کودک دَمِ دَرِ باغ آمده می‌گویند پس کو سیب و گلابی؟! در حالی که نهال‌های آن تازه غرس شده و آمادۀ باروری است اما برای به ثمر نشستن آن صبر لازم است». کنترل نرخ تورم در فاصله ۹۵ تا ۹۷ و قبل از خروج ترامپ را اعتدال‌گرایان مهم‌ترین سیب و گلابی‌های آن باغ دانستند هر چند که با خروج آمریکا از برجام آن باغ سرما زد.

در ۱۴۰۰ اما حامیان آقای رییسی دیگر کاری به آن باغ نداشتند و سراغ احیای آن هم نرفتند ولو ترامپ رفته و بایدن آمده باشد و در واقع گفتند بادمجان خودمان را می‌کاریم و در این میان برخی هم فارغ از دسته‌بندی‌های سیاسی و حسب منافع خودشان بادمجان دور سینی نواصول گرایان می‌چیدند تا از این خوان بهره ببرند. بعضی هم یادآور آن داستان مشهور شدند که چون پادشاهی بادمجان دوست داشت وزیر از بادمجان تعریف می‌کرد و وقتی به خاطر مصرف زیاد دچار مشکل شد وزیر از مضرات آن گفت و شاه که از این تناقض برآشفت و گفت: چرا صبح یک حرف می‌زنی و شب، سخنی دیگر پاسخ داد: “سلطانا! من وزیر و نوکر شما هستم نه وزیر و نوکر بادمجان!”

حکایت بادمجان در سیاست اما محدود به بادمجان دور قاب چین‌ها و داستان پادشاه و وزیر یا مورد اخیر و توصیه به صبر به اندازۀ انتظار رسیدن بادمجان نیست. ۱۰ سال قبل محمود هم احمدی‌نژاد -رییس برخی از ویزران دولت کنونی – حکایتی نقل کرد: روزی سفیر روسیه نزد امیرکبیر دربارۀ تمامیت ارضی ایران موضوعی را مطرح کرد و صدر اعظم به جای پاسخ مستقیم از او پرسید: آیا شما تا به حال کشک بادمجان خورده‌اید و سفیر طبعا پاسخ داد: نه! امیر هم گفت: “بسیار خوب، پس به فاطمه خانم خودمان می‌گویم برایتان کشک بادمجان پرکشکی بپزد و بفرستد. یعنی برو کشکت را بساب (بسای)!”

زیاده مکث شد و قرار عکس و مکث این نیست اما چه کنیم چون شعر نیما هم به یاد می‌آید که قاصد روزان ابری! داروَگ* کِی می‌رسد باران؟از آقای رییسی می‌توان خواست قدری از سرعت “قطار پیشرفت” بکاهد و جایی بایستد و نگاهی به مزرعۀ بادمجان بیندازد و بگوید: کِی می‌رسد این بادمجان های وعده داده شده؟! چون به قول سعدی بیم آن هست که « تا تریاق** از عراق آورده شود مارگَزیده مرده باشد!»

دیدگاهتان را بنویسید