همه‌ی حرف من این است که بی‌جهت سایش نهاد حکمرانی با زندگی روزمره‌ی مردم را حداکثری کرده‌ایم. با کاشتن یک سری الگوریتم سر راهِ شبکه‌های اجتماعی، سایش حکمرانی با مردم را زیاد می‌کنیم و باعث مقاومت اجتماعی در برابر آن می‌شویم. جامعه هم وقتی اراده‌ی حکومت را در ادامه چنین سایشی می‌بیند آن را پس می‌زند. همان می‌شود که امروز برخی می‌گویند: «با کبوتر پیامم را می‌فرستم، اما با شبکه‌ی داخلی نمی‌فرستم.»

آذری جهرمی، وزیر سابق ارتباطات در گفتگو با اندیشه پویا گفت: بعد از آن «سلفی با سبیل» تماس گرفتند که این چه قیافه‌ای است درست کرده‌ای؟ گفتم این عکس را کجا دیدید؟ گفتند در واتس‌آپ و اینستاگرامی که فیلتر است؛ گفتم هدفم همین بود که فیلتر کردن‌تان به درد خودتان می‌خورد

، متن مصاحبه را در ادامه می‌خوانید:

شما دوره‌ای چهارساله وزیر ارتباطات بوده‌اید و بیش از هر کسی به چالش‌های حکمرانی ایران و فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی آگاهی دارید. به نظر می‌رسد از نظر سیاستگذاران فضای مجازی در کشور ما سه دیدگاه عمده حاکم است. دیدگاهی که به آزادی گردش اطلاعات و حفظ کامل حریم خصوصی کاربران معتقد است، دیدگاهی که طرفدار بستن و انسداد کامل است و دیدگاه میانه و بینابینی هم وجود دارد. به نظر می‌رسد در دولت یازدهم و دوازدهم، روال بیابینی حاکم بود و اکنون تفوق دیدگاه انسدادی باعث شده تا انسداد اینترنت عملیاتی شود. برای شروع گفتگو و آغاز کلام با ما از ریشه تعارضات حاکمیت و فضای مجازی بگویید.
فروش اقساطی پوشاک اورجینال با بیش از 40 برند در فروشگاه نِت لِت

فروش اقساطی پوشاک اورجینال با بیش از 40 برند در فروشگاه نِت لِت
پیشنهاد امروز
yektanet-logo-sign

یکی از وجوه مهم شبکه جهانی اینترنت، کارکرد اطلاع‌رسانی و رسانه‌ای آن است. نهاد حکمرانیِ ما مشکلش با اینترنت، از همین بعد رسانه‌ایِ آن است. به ترکیب شورای عالی فضای مجازی دقت کنید. اعضای حقیقیِ آن چه کسانی هستند؟ اکثرا از روسا و مدیران سابق سابق صداوسیمایی هستند. تصور حاکم این است که فضای مجازی مانند صداوسیماست یک نفر از بالا برای اتاق خبر تصمیم می‌گیرد و همه تا پایین همان را باید تکرار کنند، و مردم هم همان را باید بشنوند.

هدفی که در حوزه‌ی رسانه دنبال می‌شود یک متدلوژی اطلاع‌رسانی کنترل‌شده است. اگر برای روزنامه‌ها یک هیئت نظارت و برای انتشار کتاب ممیزی و مجوز وجود دارد، می‌خواهند با کنترل در فضای مجازی هم فعال مایشاء باشند. اما آیا ساختار رسانه‌های نوین پذیرش چنین امکانی را می‌دهد؟ آیا مثل صداوسیما که یک نفر نشسته و دکمه‌ای را می‌زند و برنامه روی آنتن می‌رود و همه می‌بینند،

در فضای مجازی هم چنین گلوگاهی وجود دارد؟ آیا آن شیوه‌های حکمرانی سابق در این فضای جدید هم قابل پیاده‌سازی است؟ بگذارید چند آزمایش اثبات‌شده را توضیح بدهم.. اول اینکه

نظریه‌پرداز شهیری به نام میلگرام، با انجام آزمایش‌هایی نظریه‌ای مطرح و اثبات می‌کند که به نظریه SIX DEGREE OF SEPRATION معروف است. او اثبات می‌کند در جوامع انسانی، هر انسان به انسانی دیگر، به طور متوسط با ۶ واسطه متصل است. به عبارتی معتقد است دنیابی ظاهرا بزرگ ما در واقعیت آنچنان هم بزرگ نیست و قطر ارتباطاتی کمی دارد. یک یادآوری کنم که این ۶ واسطه فارغ از نوع ابزار ارتباطی است.

دوم اینکه بنابر تحقیقات علمی دیگری، سرعت توزیع اخبار منفی در شبکه‌ی روابط انسانی یک‌ونیم برابر سرعت توزیع اخبار مثبت است. به همین دلیل در بازاریابی گفته می‌شود. اگر محصول خرابی را به بازار بفرستید، خبر خراب بودن محصول زودتر از بیرون آمدن نسخه جدید آن محصول بین مشتریان پخش می‌شود و بازار را از دست می‌دهید.

سومین واقعیت این است که، افراد در برابر اخبار رفتار واحدی ندارند و در مواجهه با خبر می‌توانند رسانا یا نارسانا باشند. اگر برای شما خبر بدی علیه کسی که او را دوست دارید، یا خبر خوبی درباره‌ی کسی که او را دوست ندارید، بفرستند، نه‌تن‌ها این خبر را هدایت نمی‌کنید که آن را بلاک می‌کنید. حالا این مفروضات را کنار هم بگذارید.

وقتی فضای عمومی ذهنیت مردم نسبت به نهاد حکمرانی منفی باشد و نهاد حکمرانی بخواهد در شبکه‌ی مردمی اطلاع‌رسانی کند و خبر مثبت از خودش بفرستد، بلاک می‌شود، و اگر خبر منفی‌ای هم از جای دیگری منتشر شود، رسانه‌ها با سرعت یک‌ونیم برابر این خبر را نشر می‌دهند. آقایان از این‌که خبرهای زیادی تولید می‌کنند، اما پخش نمی‌شود، نتیجه می‌گیرند که تیم رسانه‌ای‌شان ضعیف است. نخیر، مسئله‌ی اصلی ذهن مخاطب است نه ضعف شما در استفاده از مدیا!

حالا شما یک متغیر جدید به فضای ارتباطی اجتماعی مردم محور وارد کنید، ابزار‌های رسانه‌ای نوین مثل شیبکه‌های اجتماعی امروزی، یک تغییر شگرف رخ می‌دهد و آن کاهش تاخیر در انتقال پیامهاست همچنانکه فضای سه نکته قبلی هم پابرجاست. به فرض به رسمیت شناختن این فضا، از شما سوالی دارم. آیا اگر اینستاگرام را تبدیل به روبیکا کنید، تغییری به وجود می‌آید؟

نهایت توانمندی شما این است که روبیکا را جایگزین کنید و اجازه ندهید فلان اینفلوئنسر ضدانقلاب یا فلان شبکه‌ی معاند آن‌جا کانال بزند. حال اگر بیایید و این سوپرنود‌ها (Super Node) را حذف کنید، اتصال قطع نمی‌شود و برقرار است بلکه سوپرنود بزرگ تبدیل به تعداد زیادی سوپرنودِ کوچک خواهد شد.

کافی است سه درصد اعضای این شبکه از جای دیگر ــ مثلاً ماهواره خانه‌ی همسایه ــ به اطلاعات آن سوپر نود‌های سابق در شبکه‌های مسدود شده دسترسی داشته باشند، محتوا وارد همین شبکه‌ی روبیکا خواهد شد و با همان سرعت پخش می‌شود. مگر این‌که بالای سر هر کاربر در شبکه‌ی اجتماعی یک آژان بگذارید.

من همان روزی که تلگرام توقیف شد هم اعلام کردم که جریان آزاد اطلاعات با این فیلتر‌ها متوقف نخواهد شد، چون موضوع اصولا خود شبکه‌های اجتماعی داخلی یا خارجی نیست بلکه اطلاعاتی است که در آن‌ها منتشر می‌شود.

الان هم اعتقاد دارم اگر اینترنت را قطع کنند و همه به روبیکا رو بیاورند ـ که نمی‌توانند و ممکن نیست‌ــ اوضاع تغییری نخواهد کرد و اطلاعات، راه نشر خودش را پیدا می‌کند. مثال دیگری می‌آورم، آبان ۱۴۰۰ وقتی که کرونا فروکش کرد یک روز پسرم را به آرایشگاه بردم. او حاضر نبود موهایش را کوتاه کند. خودم نشستم و گفتم: «مو‌های من را با شماره‌ی ده بتراش». سرم را که تراشید دیدم محاسنم بلند است.

گفتم: «این‌ها را هم کوتاه کن». او هم از ته تراشید. دیدم قیافه‌ام خیلی تغییر کرد. گفتم: «آقا این سبیل‌ها را نگه دار». آن زمان یک سلفی از خودم گرفتم، همان که آبان امسال در فضای مجازی منتشر کردم. همه این عکس را دیدند؛ برخی از نمایندگان مجلس، دولتی‌ها، علما، رفقا و طیف‌های مختلف با من تماس گرفتند که این چه قیافه‌ای است از خودت درست کرده‌ای؟ می‌دانید چه پاسخی دادم؟ گفتم این عکس را کجا دیدید؟ عمدتاً در واتس‌آپ و اینستاگرامی که فیلتر است، دیده بودند. گفتم هدفم از انتشار این عکس همین پاسخی بود که دادید؛ خواستم بگویم فیلتر کردن‌تان به درد خودتان می‌خورد.

می‌خواهید بگویید که محدود کردن کردن اینترنت، سودای محال است. شما در نهاد اجرایی با این خواسته‌ی نهاد‌های فرادستی مواجه بوده‌اید. به‌نظرتان دغدغه‌ی اصلی آن‌ها در اعمال این محدودیت، سیاسی است یا فرهنگی و مذهبی؟

حکمرانی فعلی در فضای مجازی دنیا امروزه ارباب‌ـرعیتی است، نه مردم‌محور. سال ۲۰۲۰ گردهمایی‌ای بین المللی با موضوع فضای مجازی در پاریس برگزار شد و صداوسیمای ما هم بدون این‌که بفهمد آنجا چه حرف‌هایی زده شد، آن را پخش کرد.

مکرون، رییس جمهور فرانسه در آنجا گفت: «یک اینترنت نیویورکی داریم و یک اینترنت چینی و ما اینترنتی می‌خواهیم که نظام چندذی‌نفعی را حمایت کند و در ادامه هم اشاره کرد که در دنیای امروز دو نوع انحصارگرایی یا دو قطب حاضر است؛ قطب چین به واسطه‌ی جمعیت و قطب امریکا به واسطه توسعه‌ی تکنولوژی، سهم ما در این بازی چیست؟» من در جلسه‌ای به مدیران وقت صداو سیما گفتم: «آیا حرف‌های آقای مکرون را قبول دارید؟» گفت: «بله». گفتم: «شما که خودتان بزرگ‌ترین انحصارگر دنیا هستید، اصلاً نباید حرف از چند ذی‌نفعی بزنید! مکرون سمت کاربر می‌ایستد و می‌گوید من باید از حقوق کاربران در اروپا در برابر انحصار چینی و آمریکایی دفاع کنم و، چون سمت مردم ایستاده حمایت هم می‌شود.

دیدگاهتان را بنویسید