گاهی رفراندوم به‌عنوان بامبول و ترفندی کاملاً تبلیغاتی در دست کسانی قرار می‌گیرد که در حاکمیت نیستند و می‌خواهند مشروعیت حاکمیت را زیرسؤال ببرند یا در اقلیت حاکم هستند و برای بی‌اعتبارکردن یا تضعیف اکثریت حاکم تلاش می‌کنند.

همواره این امید و ادعا وجود دارد که نظام‌های مردم‌سالار و دموکراتیک سرانجام در داخل خود نقاط ضعف را برطرف کنند و بنابراین پذیرفته شده است در هر شرایط نظام‌های مردم سالار از نظام‌های غیرمردم‌سالار بهتر خواهند بود. اما به‌هرحال در همین نظام‌ها گاهی رفراندوم به‌عنوان بامبول و ترفندی کاملاً تبلیغاتی در دست کسانی قرار می‌گیرد که در حاکمیت نیستند و می‌خواهند مشروعیت حاکمیت را زیرسؤال ببرند یا در اقلیت حاکم هستند و برای بی‌اعتبارکردن یا تضعیف اکثریت حاکم تلاش می‌کنند.

در ایران، اصلاح‌طلبان هرگاه در قدرت نیستند علیه کل دولت و حاکمیت، رفراندوم را پیش می‌کشند و هرگاه دولت و مجلس را به‌دست گرفته‌اند فقط علیه آن بخش از حاکمیت که در دست‌شان نیست یا در فقره‌هایی می‌تواند قدرتمندتر از دولت و مجلس عمل کند، یعنی نهاد رهبری و دستگاه قضا، طالب رفراندوم می‌شوند. رؤسای جمهور سابق و اسبق نیز در وضعیت «خارج‌ازقدرت‌بودن» به قدرت «بامبول رفراندوم» در تحریض و اغوای افکارعمومی متوسل می‌شوند که بیش‌از هرچیز نشانه ضعف آنان در برانگیختگی عقلانی و ملی مردم است.

دیدگاهتان را بنویسید