تصاویر امروز ورزشگاه آزادی را منتشر می‌کنند و در توضیحش می‌نویسند: «باورتان می‌شود اینجا ورزشگاه آزادی باشد؟»

بله. باورمان می‌‎شود. بس که کارهای امروز را در فوتبال ایران، به فردا مؤکول کرده‌اند. بس که قول داده‌اند و زیر قول‌شان زده‌اند. آن‌چه باورمان نمی‌شود، این است که هنوز از دیدن این عکس‌ها تعجب می‌کند. آخر کدام «ورزشگاهِ ملی» در دنیا ممکن است حال و روزی مشابه آزادی داشته باشد؟ آخر کدام ورزشگاه ممکن است این چنین به حال خودش رها شود و روند بازسازی‌اش تا این اندازه کند دنبال شود؟ اینجا آزادراه تهران-شمال نیست. اینجا فقط یک ورزشگاه فوتبال است. واقعیت تلخ می‌خواهید؟ همین که در همان زمانی که آقایان به قول خودشان صرف بازسازی آزادی کرده‌اند، در خیلی از کشورها یک استادیوم جدید از صفر ساخته می‌شود!

بله. اینجا آزادی است. نه فقط یک ورزشگاه فوتبال. بلکه مجسمه‌ای دقیق و کامل از ناکارآمدی مدیران ورزش ایران. اینجا برای سال‌ها، خانه تیم ملی بوده اما نه تنها بهبود پیدا نکرده، بلکه در مسیر نابودی قرار گرفته است. ظاهرا عده‌ای برای این اتفاق لحظه شماری می‌کنند و منتظر ویرانی کامل این ورزشگاه هستند. در این سال‌ها، بارها صحبت از بازسازی این استادیوم شده. بارها بودجه‌های قابل توجهی برای این کار در نظر گرفته شده و عاقبت، این استادیوم هنوز به شکل خجالت‌آوری مهیای برگزاری دیدارهای فوتبال نیست. مدیران فوتبال هم به جای توضیح دادن، صورت مسئله را پاک می‌کنند تا دیدارها، بدون تماشاگر دنبال شوند. با سکوهایی که بیشتر از ورزشگاه، به شهرک سینمای دفاع مقدس تعلق دارند. نخاله‌های واقعی را اما ببشتر از این طبقات، باید در ورزش ایران جستجو کرد. آن‌ها که وعده‌های بزرگ می‌دهند اما از پس بازسازی فقط یک ورزشگاه برنمی‌أیند. شاید هم به نفع‌شان نیست که بودجه بازسازی آزادی قطع شود! از آزادی چشم برندارید، این سندی است که همه چیز را در مورد سطح تصمیم‌های مدیریتی در ورزش ایران فاش می‌کند.

دیدگاهتان را بنویسید