✍️نعمت الله فاضلی، استاد مطالعات فرهنگی و محقق حوزه انسان‌شناسی

🔹چهارشنبه ۱۴ تیر ماه ۱۴۰۲ روز قلم خبر تلخی شنیدم. زاکانی شهردار تهران دستور داده اند خانه اندیشمندان در اختیار معاونت اجتماعی و فرهنگی شهرداری قرار گیرد و خانه را پلمپ کرده است. این هم هدیه شهردار به اهالی قلم است.

🔹مسولان خانه اندیشمندان مقاومت کرده اند و می کوشند چنین فاجعه ای رخ ندهد و می خواهند هدیه شهردار را نپذیرند.

🔹ساعت ده صبح به خانه اندیشمندان رفتم. مدیر کل دفتر مطالعات اجتماعی و فرهنگی شهرداری آنجا بود. او مامور اجرای حکم شهردار بود. تعدادی از استادان علوم انسانی و اجتماعی هم آمده بودند.

🔹دو ساعتی گفتگو کردیم. دم گرم ما در آهن سرد ایشان اثری نکرد. استدلال ما استادان دفاع از ماهیت مدنی و گفتگویی نهاد خانه اندیشمندان بود. این نهاد دوازده سال است فضایی برای گفتگوی فرهنگی در پایتخت فرهم کرده است. مجموعه ی وسیع و پرشمار فعالیت های متنوع در نهاد برگزار شده و اعتماد استادان و طبقه فهیم و عامه اهل فکر را جلب کرده است. ارزش و اعتبار این نهاد به استقلال نسبی و هویت مدنی آن است. در سال های گذشته بارها در این خانه سخنرانی کرده و در برنامه هایش شرکت کرده ام.

🔹جناب نماینده شهرداری گفت نمی خواهیم در خانه ببینیدیم، می خواهیم مدیریت و ساختار اینجا را تغیبر دهیم تا استادان دیگر، یعنی استادان بسیجی و ارزشی و انقلابی اینجا بیایند.

🔹دوستان حاضر گفتند فضای خانه اندیشمندان همیشه باز و دموکراتیک بوده و اگر استادان ارزشی و بسیجی حرفی داشته اند آمده و گفته اند و هنوز هم می توانند و لزومی ندارد خانه را به قبضه خود درآورید.

🔹گفتم اگر خانه اندیشمندان مثل صدا و سیما و دیگر نهادهای فرهنگی تبدیل به مرکزی برای ترویج و تبلیغات ایدویولوژیک رسمی شود، ارزش و اعتبار مدنی اش را زایل می شود و دیگر شخصیت های علمی و فرهنگی مستقل و معتبر با آن همکاری و رفت و آمد نمی کنند.

🔹گفتم تلاش زاکانی و شهرداری برای خاموش کردن این خرده فضای فکری و فرهنگی مدنی، پایمال کردن حقوق فرهنگی شهروندان و طبقه فهیم و عامه اهل فکر است. بودجه مختصر و ساختمانی که شهرداری به خانه تخصیص داده، اموال شخصی شهردار نیست، دارایی شهروندان است. شهروندان همان طور که فضای سبز نیاز دارند نیازمند فضای فکری و فرهنگی هم هستند. این حق آنهاست.

🔹سیاست بستن درها به روی طبقه فهیم شهر تهران، و ایجاد تنگنای فکری و فرهنگی، نه تنها نمی تواد مساله نارضایتی موجود و فراگیر در تهران و کشور را حل کند، بل تشدید می کند.

🔹گفتم استادان علوم انسانی بنا بر اقتضای دانش و حرفه شان صدای جامعه اند، و کار علوم انسانی ترویج گفتگو در جامعه و زبان بخشیدن و به سخن درآوردن جامعه و مساله های آن است.

🔹زاکانی شهردار پایتخت ایران است و زور و زر کافی برای بستن این پنجره را دارد، و استادان علوم انسانی هم بخشی از بی قدرتان جامعه اند. اما بستن این پنجره به صلاح ملک و مملکت نیست. با این عملکردهای تمامیتخواهانه و تنگ نظرانه و تنگ تر کردن فضای جامعه، دیر یا زود پشیمان خواهید شد. آن روز کسی به شما خواهد گفت جناب زاکانی آن روز که جیک جیک مستانت بود، یاد زمستانت بود!

🔹استادان علوم انسانی هم با سکوت دربرابر این تمامیتخواهی ها و تنگ نظری ها، بر بی قدرتی شان می افزایند. مملکتی که حتی در پایتختش اجازه ندهد استادان علوم انسانی خرده فضایی برای تنفس و مشارکت داشته باشند، آینده ای تیره و تار خواهد داشت. از ما گفتن جناب زاکانی.

دیدگاهتان را بنویسید