بیژن عبدالکریمی: اخراج سریالی برخی اساتید از دانشگاهها چه تبعاتی به دنبال دارد؟/برخی از افراد کوتاهقامت، عرصه علمی دانشگاهها را به فضای سنگین پلیسی-امنیتی بدل کردهاند
🔹بیژن عبدالکریمی، استاد فلسفه دانشگاه که ماجرای اخراج او از دانشگاه آزاد در سال ۱۴۰۰ واکنش گسترده اساتید و فعالین دانشجویی و کنشگران سیاسی و اجتماعی را نیز به دنبال داشت، ضمن تشریح تبعات و پیامدهای اخراج برخی از اساتید دانشگاه در ماههای اخیر، اظهار کرد: مفروض اول در خصوص آنچه اخراج سریالی اساتید عنوان شده، این است که این اقدام توسط حاکمیت صورت میگیرد. به نظر من، این امر قابل تردید است و باید به نیروهایی توجه داشت که آتش به اختیار عمل میکنند.
برخی فرصتطلبانه، قدرتطلبانه و منفعتطلبانه در پشت گفتمان انقلاب پنهان شدهاند
🔹به عبارت دیگر ما با یک وضعیت بسیار درهم پیچیده روبرو هستیم و به سادگی نمیتوان گفت که این اخراجها کار خود حاکمیت است. به نظر من، یک مساله اجتماعی در این جا وجود دارد-چنانکه در خصوص من هم وجود داشت-که عدهای فرصتطلبانه، قدرتطلبانه و منفعتطلبانه در پشت گفتمان انقلاب و حتی در پشت نقاب جمهوری اسلامی پنهان شده و منافع گروهی و حتی شخصی خود را دنبال میکنند. اما در واقع به نحو ریاکارانه ژست انقلابی و مدافع نظام به خود میگیرند.
🔹عدهای جهال، قدرت پرست و منفعتطلب هستند که حقیقتا نه با ارزشهای انقلاب تربیت شدهاند، نه با ارزشهای اسلامی و دینی. حتی میتوان گفت افرادی هستند بدون شرافت انسانی که وارد نهادهای فرهنگی شدهاند. یعنی، اینها افرادی هستند که به هیچ وجه لیاقت ورود به ساحت دانشگاه را ندارند. این قماش تصور دارند که برای حفظ موقعیت خود، لازم است تا اساتیدی که به راستی به ساحت علم، حقیقتپرستی و پژوهش تعلق داشته و آبروی نظام علمی و دانشگاهی کشور هستند اخراج کنند. اینها حتی از وجدان و شرف یک فرد عادی برخوردار نیستند.
🔹ما با یک وضعیت پیچیده مواجه هستیم. برخی از تکنوکراتها و بوروکراتهای منافق و ریاکار که جز زندگی خوب و مرفه و فرستادن فرزندان خود به خارج از کشور به چیزی نمیاندیشند در پس گفتمان انقلاب و مواضع سیاسی جمهوری اسلامی پنهان شدهاند.
جامعه ایران دوقطبی شده است
🔹حاکمیت هم به قدری درگیر مسائل و منازعات خارجی شده که فرصت ندارد تا به مسائل داخلی توجه بیشتری کند. در چنین فضای پیچیدهای، جامعه دوقطبی شده و جهال و افراطیون در هر دو قطب- چه پوزیسیون و چه اپوزوسیون- مسائل را یکپارچه میکنند. برخی جهال در جبهه پوزیسیون تصور دارند که هرکه نقاد بود، خواهان براندازی و معاند است و از آن سو نیز، اپوزوسیون تصور دارد که هر حرکتی در جامعه حاصل یک حکومت یکدست و یکپارچه است.
برخی از افراد کوتاهقامت، عرصه دانشگاه را به فضای پلیسی-امنیتی بدل کردهاند.
🔹در چنین وضعیتی باید هوشیار بود و در مقابل افراطکاریهایی که حاصل جهل، فرصتطلبی و موقعیتطلبی بوده بایستیم. این حرکات افراطی نشانگر آن است که افرادی وجود دارند که به اندازه سر ارزنی درکی از مسائل اجتماعی، فرهنگی و انسانی ندارند.
🔹متاسفانه، بسیاری از مدیریتهای اجتماعی، فرهنگی و دانشگاهی ما که بیشتر یک مدیریت اداری، بوروکراتیک پلیسی و امنیتی است، کوتاه قامتتر از آن هستند که درکی از مقوله فرهنگ نداشته و ملاحظات فرهنگی را درک کنند. به نظر من، بسیاری از عوامل نفوذی سیا، موساد و بسیاری از عوامل اطلاعاتی در پس این افراطکاریها حضور دارند و ذهن و احساس جامعه ما را در جهت منافع قدرتهای خارجی به بازی میگیرند.
مقام استادی، یک مقام تشریفاتی نیست
🔹همه این امور، شرایط را بدتر کرده و فضا را تیرهتر میکند. افرادی که تصور دارند که با این جابجاییها و اخراجها کار مثبت میکنند، درکی از این ندارند که مقام استادی، یک مقام تشریفاتی نیست. میتوان از برخی از اساتید جایگاه استادی آنها را گرفت اما نباید فراموش کنیم که این افراد، معلمان این نسل هستند.