🔹نباید گذاشت در جامعه دودستگی و چنددستگی ایجاد شود و یک جمعیت به جمعیتی دیگر یا صاحبان یک تفکر به تفکری دیگر متعرض شوند.

🔹مگر می‌شود یک جمع بگوید من به بقیه نیاز ندارم. حاکمیت باید دستان خودش را به سمت پیران خردمند و باتجربه و جوانان اندیشمند و پرابتکار دراز کند و از آن‌ها راه‌حل را بخواهد.

🔹اکثریت قاطع جامعه، جوانانی هستند که در ۴۰ سال گذشته به دنیا آمده‌اند. این نسل جدید و جوان، فرهنگ خود، زبان خود و خواسته‌های خود را دارد. دنیای اطراف خود را می‌بیند و مقایسه می‌کند. ما نمی‌توانیم با زبان تحکم با آنها سخن بگوییم. آنها برای مشارکت، باید قانع شوند. باید انگیزه پیدا کنند. باید ببینند که رأی و نظر آنها مهم و محترم است.

🔹راه همراه کردن جوانان، دورباش و کورباش نیست. زبان تازیانه در این عرصه کارساز نیست. جوانان باید امکان تغییر را ببینند تا سرمایه کار و ابتکار خود را به میدان بیاورند.

🔹خطر بزرگ فرار مغزها تنها با ایجاد زمینه جذب و امید به اثرگذاری، از سر کشور دور می‌شود. میدان را باید برای جوانان باز کرد تا بمانند و بسازند.

🔹حالا با اینکه گفته می‌شود حاکمیت یکدست شده، انتظار می‌رود مشکلات زیادی حل شود. البته باید دید منظور از حاکمیت یکدست چیست و آیا می‌تواند مفید باشد؟ چون قوه قضائیه که باید بی‌طرف باشد، پس لابد منظور از حاکمیت یکدست، دولت و مجلس است.

🔹انشاءالله که برای صداوسیما و ائمه جمعه و نیروهای مسلح هم فرق نمی‌کند که چه دولت یا مجلسی سر کار باشد. در اصل باید ملت و حاکمیت یکدست شوند نه قوای حاکمیت.

🔹اگر ملت و حاکمیت یکدست شدند، مشکلات حل می‌شود. دولت قوی نمی‌تواند کاری کند، جامعه قوی می‌تواند مشکلات را حل کند، آن هم با همراهی یکدیگر.

دیدگاهتان را بنویسید