🔹درباره معنا و پیامدهای ردصلاحیت حسن روحانی و تاثیرآن بر آینده سیاسی ایران: راه تکرار هاشمی‌‏رفسـنجانیِ ۱۳۶۸ را بر او بسـتند می‌تواند نقش هاشمی‏‌رفسنجانیِ ۱۳۹۲ را بازی کند؟

✍️ محمدجواد روح

🔹برای خودش هم عجیب نبود: «گرچه در زمان ثبت‌نام هم، می‌شد حدس زد که وقتی عده‌ای در دو انتخابات قبلی به جرم حمایت از روحانی رد شده‌اند، خود روحانی را هم رد کنند». و این اتفاق قابل‌انتظار چهارم بهمن‌ماه رخ داد. چهره‌ای که بیش از دو دهه به نمایندگی رهبری در شورایعالی امنیت‌ملی عضویت داشت و پس از هاشمی‌رفسنجانی در میان رجال زنده سیاسی ایران می‌توان او را «مخزن‌الاسرار» و «مرد جنگ و صلح» خواند و تاکنون نیز در همه ادوار مجلس خبرگان رهبری عضویت داشته است؛ ناگهان و پس از دوران ریاست‌جمهوری از نظر فقهای شورای نگهبان خلع صلاحیت شد. اتفاقی که در هر جای جهان، می‌تواند شگفتی‌ساز باشد؛ اما در ایران، تقریباً به یک روال تبدیل شده است. گویی، ریاست‌جمهوری کارخانه «منحرف‌سازی» است (تعبیری که احمد زیدآبادی به کار برده است). نهادی که در آن هرکس تاکنون وارد شده است، خلع صلاحیت و حاشیه‌نشین شده است.

سطح خرد: آینده روحانی
🔹طیفی از ناظران، به پیامدهای ردصلاحیت روحانی چندان خوشبین نیستند و این رخداد را نشانه‌ای از گسست کامل و قطعی او از ساختار سیاسی تلقی می‌کنند که جز در صورت تغییر جدی در معادلات کلان قدرت، بعید است به شرایط و روابط سابق بازگردد. ضمن آنکه (چنان که گفته شد)، روحانی پایگاه جدی اجتماعی (همچون خاتمی) و یا پایگاه جدی سنتی (همچون ناطق‌نوری) و یا پایگاه جدی تاریخی (در حد هاشمی‌رفسنجانی) ندارد که او را در موقعیت سیاسی جدید، از ارتباط و پیوند با سطوح عالی ساختار سیاسی بی‌نیاز کند و یک‌شبه، تصویر او به‌عنوان مقامی حکومتی به چهره‌ای با مشی مدنی و انتقادی در جامعه سیاسی ایران تغییر کند. ضمن آنکه چنین تغییری، آورده چندانی هم برای روحانی ندارد و در بهترین حالت، او را در خارج ساخت قدرت همسایه و همنشین خاتمی و ناطق‌نوری و سیدحسن خمینی می‌کند. چنین ترکیبی شاید از جهت به چالش کشیدن وزن جریان حاکم مفید باشد.

سطح میانه: خبرگان خالص
🔹بسیاری از ناظران نیز تصور می‌کنند اصلی‌ترین عامل ردصلاحیت روحانی، همین نگرانی از نقش‌آفرینی احتمالی او در تحولات آتی و تاثیرگذاری بر روند و معادلات جانشینی است. احتمالی که هرچند اندک و دور از ذهن هم باشد، چنان اهمیت بالایی دارد که طراحان پروژه آینده سیاسی ایران را وا می‌دارد، از کنار آن نگذرند و پیش از آنکه چشمه پر شود، سر آن را با بیل ببندند.

سطح کلان: به حاشیه راندن روحانیت
🔹در چنین روندی است که به حاشیه راندن روحانیت و نیروهای سنتی نیز، همچون به حاشیه راندن نیروهای مدرن و سکولار اتفاقی طبیعی و بدیهی تصویر و تصور می‌شود. روندی که در حوزه‌های مختلف زیست سیاسی و اجتماعی و حتی اقتصادی امروز ایران، قابل مشاهده است و در نتیجه آن، پرچم خالص‌سازی بر همه حوزه‌ها و نهادها افراشته می‌شود. رخدادهای نمادینی چون تعیین روزی به نام پدر معنوی خالص‌سازان و بنیادگرایان دینی و در مقابل، سکوت و سانسور رسانه و گفتمان رسمی در قبال چهره‌هایی چون هاشمی‌رفسنجانی در چارچوب همین روند قابل تبیین است. ردصلاحیت حسن روحانی نیز، برگ دیگری است در سناریویی که خالص‌سازان برای آینده ایران نوشته‌اند و چاره‌ای جز به صحنه بردن آن نداشتند…

دیدگاهتان را بنویسید