🔹طولابی: احساس مي‌كردم، ارتباطات آقاي شريعتمداری و ديدگاه ايشان در خصوص خاتمي به گونه‌ای است كه از ترور خاتمی حمايت می‌كنند. من زنگ زدم دفتر آقاي شريعتمداری و به آقاي طالقانی (رييس دفتر ايشان) گفتم از بچه‌های سپاه لرستان و محافظ خاتمی هستم، می‌خواهم آقای شريعتمداری را ببينم. گفتند، فردا تشريف بياوريد، من به ايشان می‌گويم و گرچه سرشان شلوغ است، اما صبح شنبه با شما ديدار می‌كنند. همان شب حركت كرديم و در مسافرخانه‌ای در تهران مانديم. آقای طالقانی مسوول دفتر ايشان هماهنگ كردند و پس از يك ربع همراه با زن و بچه‌هايم به ايشان مراجعه كرديم. حدود ۲۰ دقيقه تا نيم ساعت با ايشان صحبت كردم. آقای شريعتمداری از من پرسيدند: چه كاري از دست من برمي‌آيد؟ گفتم: من از محافظان آقاي خاتمی هستم، ايشان را با ارسال نامه تهديد به ترور كردم و… كل ماجرا را شرح داده و گفتم: چون شما را هم امين، هم قادر به اين كار و هم محرم مي‌دانم، مزاحم شما شده‌ام.

🔹صحبت آقاي شريعتمداری اين بود: «شما فكر می كنيد، فقط سيد محمد خاتمی مشكل مملكت است؟ مشكل خيلی بالاتر از خاتمی است…» گفتم: يعنی منظور شما شخص آقای هاشمی رفسنجانی است و ايشان بايد ترور شود؟ شريعتمداری دوباره گفت: «مشكل از آقاي هاشمی رفسنجانی هم بالاتر است!» گفتم: از آقاي هاشمی بالاتر يعني چه؟ گفتند: تصور نكن با ترور خاتمی همه مشكلات كشور حل شود، بعد هم ادامه داد: «فكر می‌كنيد، ترور فيزيكی خاتمی كار درستی است؟» گفتم: اگر به اين نتيجه رسيده بودم كه تا حالا انجام داده بودمش. در واقع شريعتمداری به دنبال حاشيه‌سازی و بی‌آبرو كردن خاتمی بود.

دیدگاهتان را بنویسید