درباره تمام شایعات و خبرها پیرامون امپراطوری گلرنگ
روزنامه هفت صبح نوشته است:
🔹چند روز پیش خبر آمد که گلرنگ، تپسی را خریده است و خیلیها فکر کردند که از این بهبعد تپسی بهعنوان اولین استارتاپی که توانسته وارد بورس شود و آینده روشنی را به سهامدارانش نشان میدهد؛ متعلق است به گلرنگ.اما بعضیها آمدند و توضیح دادند که همه آن را که نمیتواند خریده باشد احتمالا بخشی از سهام را خریده که در اینصورت گلرنگ دستکم یکی از سهامداران عمده تپسی محسوب خواهد شد.
🔹این خبر بیشتر از اینکه نظرها را به تپسی جلب کند، نگاهها را به سمت گلرنگ برد، غولی که قبلا در استارتاپهایی مانند تارا و اکالا و دارتیل سرمایهگذاری کرده بود. حدود یک هفته پیش خبر سرمایهگذاریاش روی افود منتشر شده و این شرکت را بهعنوان رقیبی برای اسنپفود جدیتر کرده بود.
🔹برای خیلیها گلرنگ فقط یک تولید کننده شویندههای بهداشتی است اما وقتی به فهرست زیرمجموعههای آن نگاه میکنیم میبینیم که سالهاست رد پای گلرنگ در بسیاری از صنایع دیگر هم دیده میشود؛ از توزیع دارو، لوازم آرایشی و زیبایی، ارائه خدمات بازرگانی و بستهبندی گرفته تا صنایع تجهیز فروشگاهی، چاپ، حمل و نقل و مالکیت یکی از مالهای بزرگ تهران (کوروش مال) و فروشگاههای زنجیرهای افق کوروش.
🔹وقتی از قدیمیهای صنایع مختلف درباره گلرنگ میپرسیم آنها یک دلیل اصلی را برای رشد و توسعه آن در تمام سالهای گذشته مطرح میکنند و میگویند گلرنگ برخلاف خیلی از صنایع قدیمی دست به دست نشد و در خانواده حاج محمد کریم فضلی باقی ماند، مهمتر اینکه توانست از گزند دولتی شدن و ورود دستگاههای نزدیک به دولت و نهادهای عمومی به مجموع سهامدارانش تا جای ممکن جلوگیری کند موضوعی که در مورد بعضی برندهای قدیمی دیگر هم مطرح است اما چطور؟
🔹مخصوصا اینکه میدانیم محمد کریم فضلی پاکشو را به عنوان شرکت مادر گلرنگ در سال ۱۳۵۱ تاسیس کرد و این سوال به وجود میآید که چطور این شرکت مانند خیلی از شرکتهای دیگر درگیر تلاطمهای انقلاب نشد؟ در جواب اینطور میشنویم که اولا خود محمد فضلی آن زمان چهرهای سرمایهدار و شناخته شده نبود که به عنوان نزدیک به حکومت پهلوی یا ظالم به کارگران شناخته شود ثانیا پاکشو هم آن زمان آنقدرها بزرگ نبود که بتواند گزینه خوبی برای مصادره باشد.